رضا شاه و پاسخ وی به تجزیه طلبان و سیاسیون وابسته به بیگانه امروز – نگاهی به سفرنامه خوزستان – خسرو فروهر در رادیو صدای ایران

رضا شاه و پاسخ وی به تجزیه طلبان و سیاسیون وابسته به بیگانه امروز – نگاهی به سفرنامه مازندران – خسرو فروهر در رادیو صدای ایران

این نوشته در برنامه‌های تلویزیونی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

2 دیدگاه دربارهٔ «رضا شاه و پاسخ وی به تجزیه طلبان و سیاسیون وابسته به بیگانه امروز – نگاهی به سفرنامه خوزستان – خسرو فروهر در رادیو صدای ایران»

  1. آئیریک می‌گوید:

    خسرو فروهر گرامی،
    از این که در سالهای جوانی به جای عیاشی هایی که در میان بسیاری از ایرانیان معمول است، به پژوهش های سازنده دست می زنید و در راه روشنگری تلاش می کنید به شما افتخار می کنم. در بیشتر موارد با مواضع و تحلیل هایی که می کنید موافق هستم و اگر در جایی نیز هم نظر نبودیم قابل چشمپوشی است. اما چیزی که بیش از همه ستایش بر انگیز است به قول استاد زرتشت ستوده “این غیرت شما” است که ستودنی است. غیرتی که شما را وا می دارد به جای پرداختن به کارهای بیهوده به ایران بیندیشید.
    اما در مورد این برنامه باید بگویم که رضا شاه بزرگ، و شاهنشاه آریامهر هر دو به خوبی اهمیت سامانۀ پادشاهی را درک کرده بودند که شما به درستی به آن اشاره کردید. یکی از گرفتاری های بزرگ ما، آنالیزهای نادرست از گفتار و رفتار اشخاص در تاریخ است. از این رو است که عده ای این برداشت غلط را از رضا شاه بزرگ داشته اند که ایشان می خواسته اند ایران را جمهوری کنند. گرفتاری دیگری که بسیاری از تاریخ نگاران نیز دچارش بودند چیزی است که من آن را کلیشه های ذهنی (mental stereotypes) می خوانم. برخی از این کلیشه های ذهنی مانند این که “پادشاهی به دیکتاتوری منجر می شود” یا این که “رضا شاه بزرگ هم می خواسته ایران جمهوری بشود” از تکرار دروغ های عامدانه و یا تحلیل های سست و بی مغز در ذهن افراد به وجود آمده است. من کارآمد ترین روشی که برای خنثی کردن این موضوع می شناسم، تکرار گزاره های درست برای هوشیار کردن مخاطبان عام است. اگر هزار بار به دروغ گفته اند که 28 امرداد کو-د’تا بوده و این دروغ شرم آور را در اذهان عمومی جا انداخته اند، راهش این است که دست کم صد بار نیز حقیقت موضوع (که 28 امرداد یک قیام ملی بوده است) تکرار شود تا شنونده دست کم به سطحی از هوشیاری برسد که بیشتر تحقیق کند و سرانجام حقیقت را دریابد. رویدادها باید از نقطه نظرهای گوناگون مورد بررسی قرار گیرند تا اثرگذاری مطلوب و مورد نظر را داشته باشند. همچنین باید افراد گوناگون حقایق را بگویند تا کلیشه های ذهنی غلط پاک شود. شوربختانه امثال شما در این تلویزیون ها بسیار کم هستند، هرچند ضربه های کاری شما بر پیکر دیو میتوخت، آن را زخمی کند، اما ای کاش افراد بیشتری به این دیو دروغ پرداز ضربه می زدند.
    همواره پیروز و تن شاد و دل آرام باشید.

    با مهر

    آئیریک

  2. مصاحبۀی آقای میبدی با آقای علی داعی در تلویزیون پارس در مورد ابراهیم یزدی خائن ملعون را دنبال می کردم. بعد از اشاره به اعتاض های سراسری در ایران و فراخوان مردم از رضاشاه بزرگ، محمدرضا شاه فقید روانشاد و رضاشاه دوم در آخر برنامه به عنوان جملۀی آخر از چهار تن از پادشاه ایران، که در غربت از جهان رفتند، محمدعلی سلطان قجری، احمد سلطان قجری، رضا شاه کبیر و محمد رضا شاه بزرگ نام برد و شنوندگان را به فکر انداخت. البته آوردن نام پهلوی ها را با محمدعلی و احمد سلطان مترادف کردن کمال بی انصافی می باشد. محمدعلی قجری که مجلس را به توپ بست و مجبور شد به اربابش روسیه پناهنده شود و احمد (احمق) سلطان مواجبی بگیر دولت فخیمه که می خواست در پاریس کلم فروشی کند را با پهلوی های ایران ساز، که از سوی دشمن مجبور به ترک میهنشان شدند، مترادف کردن دشمنی علنی به این آب و خاک می باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.