تمدن اسلامی یا تاریخ امپراتوری های راهزنی, برده داری, باروت و نفت ! امپراتوری های باروت چه بودند؟ امپراتوری های برده داری چه بودند؟ از امپراتوری های راهزنی اسلامی تا امپراتوری های نفت امروز!

تمدن اسلامی یا تاریخ امپراتوری های راهزنی, برده داری, باروت و نفت ! امپراتوری های باروت چه بودند؟ امپراتوری های برده داری چه بودند؟ از امپراتوری های راهزنی اسلامی تا امپراتوری های نفت امروز!

این نوشته در برنامه‌های تلویزیونی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

2 دیدگاه دربارهٔ «تمدن اسلامی یا تاریخ امپراتوری های راهزنی, برده داری, باروت و نفت ! امپراتوری های باروت چه بودند؟ امپراتوری های برده داری چه بودند؟ از امپراتوری های راهزنی اسلامی تا امپراتوری های نفت امروز!»

  1. سیامک می‌گوید:

    خسرو فروهر گرامی درود,
    سر و دست شکستن آن نابکاران برای عکس گرفتن با آن خانم تنها به آن شَوَند بود تا بتوانند با بنچاق به مردم ایران و جهان بگویند که “ببینید نه تنها بر سر بانوان ایرانی, که بر سر بانوان بیگانه هم لچک انداختیم.”
    کاش واژه تمدن را در فرنام برنامه امروز کنار نام اسلام نمی نوشتی. نوشتن آن دو در کنار هم خود بنچاقی برای اسلام دوستان خواهد سرشت, و خواهند گفت که “ببینید ما تمدن داشتیم”. بهره بردن از واژگانی چون بادیه نشین, امیرنشین, یا سلطان نشین را در فرنامِ برنامه پیشنهاد می کنم.
    هنوز برایم شگفت است که چگونه کسی توانسته به سادگی تارنمای پیشینِ “لیبِرتی4ایران” را سرنگون کند و به دست گیرد, ولی دانایانِ کشوری چون آمریکا که خود پایه گذار و سرپرست دادوستد ها بر اینترنت هستند تاکنون نتوانسته اند آن را بازپس گیرند.
    آیا مهر خواهید کرد و کمی در این باره خواهید نوشت؟
    با مهر, سیامک,

  2. سیامک می‌گوید:

    خسرو فروهر ارجمند درود,
    پدافند شما و ما از فرهنگ و گذشته ایرانِ هفت هزار ساله به شَوَندِ نژادپرستانه نبوده و نیست.
    هر ایرانی یا ناایرانی, پارسی زبان یا ناپارسی زبان, در درون مرز یا برون مرز چیزی جز این گفت به او بگو:
    زشت سرشتی اهریمن خو, بدرفتاری با کارگزاران را به پدربزرگِ فرهیخته و نیکوسرشتِ من بست و او را کشت.
    بر جای او نشست, کارگزاران او را کشت, و آنچه با زن و فرزندِ کارگزاران نشده بود را کرد.
    خانه و گنجینه ی نوشته های او را اهریمنی نامید و آتش زد.
    دانشمندان و فرهیختگانی که از دانشِ نوشته های سوخته شده آموخته بودند, خانه ای نو ساختند و نوشته های سوخته را بازنوشتند.
    آن زشت سرشت که پدربزرگِ من و خانه و دانش او را اهریمنی میخواند, دانشی را که بدست پدرانم بازنویسی شد به نام خود نوشت و در خانه ای که پدرانم بر پایه همان دانش از نو ساختند زیست.
    نام آنچه آن زشت سرشت کرد چیست؟ آیا چیزی جز اهریمن نهادیست؟
    دردناکی تا آنجا پیش می رود که نوادگان آن بدنهاد, برپا بودنِ آن خانه یا دانش را از پایه رد می کنند.
    نام آنچه نوادگان آن زشت سرشت می کنند چیست؟ آیا چیزی جز اهریمن سرشتیست؟
    کدامین تن کشت و سوخت و ویران کرد؟ گذشته درگذشته, ولی نوادگان آنکه کشت و سوخت و ویران کرد, بار دیگر چنین می کنند. چه کنیم؟
    بنشینیم و بگذاریم بِکُشند و بسوزانند و ویران کنند و هیچ نگوییم تا ما را نژادپرست ننامند؟
    آیا پدافند از نام نکو و گذشته زرین پدربزرگ چیزی جز درستکاری و راستگوییست؟
    با مهر, سیامک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.