خط فقر در تهران به ۳۰ میلیون تومان رسیده است!
ایلنا نوشت: رقم واقعی خط فقر در پایتخت از ۳۰ میلیون تومان هم بیشتر است؛ شما فقط مبلغ اجاره خانهها را ببینید! اگر رقم ودیعه مسکن را هم در نظر بگیریم، نرخ اجاره یک آپارتمانِ کوچک ۶۰ متری در محلات مرکز تهران، کمتر از ماهی ۱۵ میلیون تومان نیست.
در این شرایط اگر فرض بگیریم در یک خانواده کارگری دو نفر شاغل باشند، یکی کارگر ساده و حداقلبگیر و دیگری کارگر متوسط بگیر یا معلم رسمی که ۱۲ میلیون تومان حقوق میگیرد، بازهم مجموعِ دریافتی این دو نفر، ۲۱ میلیون تومان میشود که هنوز ۹ میلیون تومان – به اندازهی یک دستمزد کارگریِ کامل- کمتر از خط فقر در تهران است!
بهرام حسنی نژاد (فعال کارگری و دبیر اسبق انجمن صنفی کارگران معدن چادرملوی یزد) می گوید: یک خانواده با دو نفر شاغل قادر به تامین نیازهای ساده زندگی از جمله خوراک، مسکن و آموزش نیست و اصولاً با کارِ دستمزدی دیگر نمیشود زندگی را اداره کرد و البته این مساله فقط محدود به تهران و کلانشهرها نیست.
در همین حال تلویزیون شبکه تبرستان از شبکه های تلویزیونی صداوسیمای جمهوری اسلامی در گزارشی گفت: کمبود و گرانی نان در کلانشهرها و برخی دیگر از شهرهای کشور به مشکلی برای مردم بهویژه محرومان تبدیل شده است.
هموطنی می گوید: یک مسئول نمیآید ببیند که این صف دو ساعت برای یک نان یک کارمند یک کارگر یک کشاورز بیاید اینجا بایستد… بهخاطر نان دو ساعت معطل میشویم… کار ما شده نان گرفتن هر جا هم میرویم باید دو ساعت تو نوبت بایستیم
نانوا: شلوغی نانوایی بهخاطر اینکه سهمیه ما پایین است نداریم که بپزیم وقتی بربری شروع به کار بکند با لواش راحت ۱۰۰ نفر ۱۵۰ نفر همزمان توی صف هستند…
نان در شرایطی نایاب است که قیمت آنلاین آن برای آقازاده ها و غارتگران حکومتی با سنگک دانهای ۳۵هزار تومان به وفور یافت میشود! فقط کافیست تماس بگیرید تا نان لاکچری به هر میزان که بخواهید در منزل تحویلتان شود! این هم خبری بود که چندی پیش توسط سایت داخلی تجارت نیوز اعلام شد!
حسین مرعشی، دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی در این باره گفته: در حال حاضر شاهد یک تورم بالای ۵۰درصد هستیم که برای ۵سال متوالی کمر مردم را شکسته و تعادل زندگی را بهم زده و منشا فشارها و نابسامانیهای بسیاری است. می توان گفت کارد به استخوان مردم رسیده است…
شرایط سخت و حساس و خطر بدبینانهترین سناریوها
این در حالیست که معاون سیاسی وزیر کشور دولت رئیسی در نشستی با کارگزاران امنیتی پرده از حساب و کتاب هایی که در اتاق فکر خامنهای و پاسدارانش میگذرد کنار زده و میگوید: وقتی محرم و صفر تمام بشود، بعد از اربعین که ۱۵شهریور است، بازگشایی دانشگاهها و مدارس و سالگرد اغتشاشات را داریم و یکدفعه وارد معرکهٔ جدیدی میشویم و ما را میکشانند و میبرند بهجایی که دیگر اولویت ما انتخابات نخواهد بود. چون درگیر میشویم، هم ذهنمان و فکرمان و هم شاید کف خیابان و موضوع امنیت!
این مهره امنیتی نظام درمانده که میداند این هشدارهایی که باید بدهد، بیشازپیش زیر پای نیروهای وارفتهٔ حکومتی را خالی میکند، میگوید: من نمیخواهم شما را بترسانم، نیتم اصلاً ترساندن نیست، اما موضوع مهم است، مهم است، برای همین در حوزهٔ امنیتی، باید بدبینانهترین سناریوها را پیشبینی کنیم. چرا که احتمال اتفاقات بد وجود دارد…