سپیده کاشانی، فعال محیط زیست محبوس در زندان اوین، با نوشتن نامهای از اوین که بهدست «بیبیسی فارسی» رسیده، جزئیاتی تکاندهنده از شکنجههای خود در بازداشت اطلاعات سپاه را برای نخستین بار افشا کرده است.
سپیده کاشانی از متهمان پرونده بازداشت و محاکمه فعالان محیط زیست است که بههمراه کاووس سیدامامی، هومن جوکار و همسرش، نیلوفر بیانی و چند فعال محیط زیست دیگر، در زمستان ۱۳۹۶به اتهام جاسوسی توسط اطلاعات سپاه بازداشت شدند. همان زمان وزارت اطلاعات ایران گفته بود که اتهام جاسوسی برای این افراد مبنایی ندارد.
در این نامه، این بانوی زندانی از بازجویی خود در اتاقی «خونی» و «تاریک»، تهدید خود و همسرش به قتل و اعدام، نشاندادن «فیلم جسد کاووس سیدامامی» به او در حین بازجویی و تهدید به قتل همسرش توسط بازجو خبر داده است.
کاووس سیدامامی، مدیر موسسه حیات وحش میراث پارسیان بود که دو هفته بعد از بازداشت، مقامات امنیتی به خانواده او اعلام کردند در زندان «خودکشی» کرده است.
این فعال محیط زیست که پنجمین سال از دوره محکومیت ۶ ساله خود را به اتهام «جاسوسی» طی میکند، در نامه خود نوشته است که تاکنون «زبان به کام کشیدم. ولی امروز میگویم، امروز مینویسم، برای کشورم، برای زنان هموطنم».
خانم کاشانی در بخشی از نامه خود درباره اجرای حکم اعدام نمایشی همسرش در اتاق بازجویی نوشته است: «یس والقرآن الحکیم. بازجو ابتدای هر بازجویی، سوره یس را با صوت میخواند. سوره که تمام میشود یک به ظاهر روحانی حکم اعدام هومن جوکار جان خستهام را میخواند. من او را نمیبینم با چشمبند به سمت دیوار نشستهام، خودش میگوید روحانی است. حکم اعدام هومن است. همین جا؟ در همین اتاق؟ کی؟ هومن من. هومن مادرش. همان هومنی که وجب به وجب این خاک را میبوید و میپرستد و میشناسد. باور کرده بودم».
او درباره نشان دادن فیلم جسم بیجان کاووس سید امامی برای شکنجه و فشار جهت اخذ اعتراف اجباری نیز نوشته است: «بازجو موبایلش را به من میدهد فیلم جسد بیجان و شریف کاووس را نشان میدهد. مریم در اطرافش مویه میکرد و او را صدا میزد کاووسی بلند شو کاووسی جوابمو بده. بیحال و بیرمق و بیامید به سلولم بازگشتم. بازجو گفت فیلم بعد جسد هومنه».
اشاره سپیده کاشانی به مریم ممبینی، همسر کاووس سیدامامی است که تا مدتها بعد از کشتهشدن او در بازداشت، اجازه خروج از کشور و پیوستن به فرزندانش در کانادا را نداشت.
شکنجه در اتاق تاریک با دیوار خونی
سپیده کاشانی در بخش دیگری از نامه خود از فشارهای ماموران امنیتی برای اعتراف او علیه خود و همکارانش از طریق «بازجوییهای طولانی، و همراه با داد و بیداد و فحاشی، هتک حرمت، دروغ، تهدید، تهمت، تفتیش عقاید» نوشته است. او همچنین گفته که بازجو اصرار داشته که وی شهروند «کلیمی-بهایی مخفی» است.
او توضیح داده که ساعتها به صورت سرپا بازجویی میشده و حتی اجازه نداشته سرش را به دیوار تکیه دهد.
این فعال محیط زیست که مدت دو سال از پنج سال گذشته را در سلول انفرادی گذرانده، همچنین نوشته است که «در اتاق تاریک بازجویی میشدم. صدای ترسناک بازجو را از بلندگو میشنیدم».
در ادامه نامه او نیز آمده است: «در اتاقی که در و دیوار آن خونی بود بازجویی میشدم. نکند این خون هومن باشد یا خون سام یا امیرحسین و طاهر یا آقای طاهباز، بازجو میگفت شاید شما رو نزنیم ولی به پسرها رحم نمیکنیم. تصور آن حد از خشونت که میتوانستند در مورد هومن و بقیه عزیزانم اعمال کنند، کشنده بود».
پیشتر نیلوفر بیانی، دیگر متهم این پرونده نیز در نامهای از شرح شکنجههای خود توسط ماموران اطلاعات سپاه جهت اخذ اعترافات ساختگی نوشته بود که در معرض «شدیدترین شکنجههای روحی و روانی، تهدید به شکنجه فیزیکی و تهدیدهای جنسی» قرار گرفته است.