به گفته وزیر خزانهداری آمریکا هدف تحریمهای دولت ترامپ “فروپاشی” اقتصاد ایران از طریق تعطیلی صنعت نفت است. از سوی دیگر وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که معافیتهای تحریمی برای ایران در حال بازنگری است و از عراق خواسته شده تا وابستگی خود به منابع انرژی ایران را در اسرع وقت قطع کند.
سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده پنجشنبه ۶ مارس (۱۶ اسفند) ضمن اشاره به عدم تمدید معافیت عراق از خرید برق از جمهوری اسلامی تصریح کرد که دولت آمریکا در حال بررسی تمامی معافیتهای تحریمی کنونی در باره ایران است.
او در نخستین نشست خبری خود در مقاس سخنگوی وزارت خارجه در پاسخ به پرسشی در مورد امکان تمدید معافیت تحریمی عراق برای پرداخت هزینه برق به ایران گفت: «معافیت کنونی برق در روز هشتم مارس [شنبه ۱۸ اسفند] منقضی میشود و چیزی برای اعلام کردن نداریم.»
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اضافه کرد: «ما در حال بررسی تمامی معافیتهای تحریمی موجود هستیم که هر درجه از تسهیلات مالی یا اقتصادی را برای ایران فراهم میسازد.»
این سخنگوی آمریکایی از تعهد نخستوزیر عراق به تلاش این کشور برای دستیابی به عدم وابستگی در زمینه انرژی از بغداد خواست که وابستگی خود به منابع انرژی ایران را هر چه سریعتر حذف کند.
مافیای سوخت در جمهوری اسلامی
پزشکیان اخیرا در جمع مدیران دستگاههای دولتی با کنایه به برادران قاچاقچی که در روز روشن گازوئیل ۳۰۰ تومانی را میخرند و با فروش ۶۰ ـ۷۰هزار تومانی پولهای هنگفت به جیب میزنند گفته بود: یک عده اصلاً کار نمیکنند اینهایی که قاچاق میکنند چه کسانی هستند؟ گازوییل که یک چاه جداگانهای نیست، اینها گازوییل را میخرند بعد خالی میکنند، دوباره میآیند پر میکنند و خالی میکنند، بعد ۲۰ میلیون، ۱۰ میلیون، ۳۰ میلیون لیتر را قاچاق میکنند. چرا هر روز باید این اتفاق بیفتد؟
روز بعد یک روزنامهٔ حکومتی در مطلبی با عنوان «آقای پزشکیان! در کار ما دخالت نکنید»، نوشت: طبق همین آمار خودتان، در ۲۰۰ روزی که شما رئیسجمهور هستید، حدود ۴ میلیارد لیتر گازوییل قاچاق شده است. مزید استحضارتان قیمت هر لیتر گازوییل در پاکستان، نزدیک یک دلار و در ترکیه حدود ۱.۳ دلار است (حدود ۱۲۰ هزار تومان در هر لیتر). با این حساب، در همین ۲۰۰ روز، همین قاچاقچیانی که میپرسید چه کسانی هستند، بالای ۴ میلیارد دلار فقط در قاچاق گازوییل به کشور ضرر زدهاند. البته طبیعتاً به قیمت پایینتر از این فروختهاند (مال پدریشان که نیست)، ولی ارزش گازوئیلی که قاچاق کردهاند، در همین حدود است. حال بماند قاچاق بنزین که حکایت مشابهی دارد.
همتی، وزیر اقتصاد پزشکیان هم در سخنانش در مجلس خامنه ای قبل از برکناری با اشاره به برادران قاچاقچی گفت: قاچاق که دست گمرک نیست بالای ۳۰ میلیارد دلار ما قاچاق داریم در این کشور به خدا خیلی بد است ما هر روز داریم راجع به این موضوع صحبت میکنیم میگویند وزیر اقتصاد! وزیر اقتصاد راجع به قاچاق چهکار باید بکند؟ وقتی روزی ۲۰ میلیون گازوییل میرود خارج وزیر اقتصاد چیکار کند؟ من باید بروم جلو قاچاق را بگیرم؟ اشکال ندارد واقعاً اگر همتی باید جلوی قاچاق را بگیرد ببینید این اسکلهها دست کیست؟ چه کسانی دارند این قاچاقها را انجام میدهند من اصلاً روحم هم خبر ندارد.
همتی سپس با طرح موضوع «رانت خواران» آخرین تیر را هم شلیک کرد و افزود: ملت ما در چنبره قاچاق کاسبان تحریم و رانتخواران قرار گرفتهاند. بخواهید یا نخواهید هشتاد درصد مردم ما دارند بهخاطر هزینههایی که اینها به ملت تحمیل میکنند له میشوند.
همتی روز یکشنبه ۱۲ اسفند برکنار شد. اما در این ماجرا روشن شد که بازیگران نمایش “وفاق ملی” از همان روز اول در جریان کلان فساد سپاه پاسداران و کاسبان تحریم در بیت خامنهای بودهاند ولی دم نمیزدند تا اینکه درگیری های درونی پرده را از روی این بخش از فساد حکومتی –البته تا حدودی و با رعایت مصالح نظام!- کنار زد.
حاکمیتی در آستانه فروپاشی اقتصادی
با همین چند جمله پزشکیان و همتی مشخص می شود که اقتصاد ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی در سالهای اخیر به ورطهای از بحرانهای چندگانه فرو رفته که هر یک به تنهایی میتوانند ستونهای یک نظام اقتصادی را به لرزه درآورند. از بدهیهای انباشته کلان وزارتخانهها گرفته تا تورم لجامگسیخته، کسری بودجه فزاینده، بیکاری گسترده و چالشهای اجتماعی ناشی از اصلاح قیمت حاملهای انرژی مانند بنزین، همگی نشاندهنده ورشکستگی اقتصادیای هستند که دیگر با شعار و وعده قابل پنهان کردن نیست.
ورشکستگی اقتصادی حاکمیت خامنه ای دیگر یک هشدار نیست، بلکه واقعیتی است که در بدهیهای انباشته، کسری بودجه غیرقابل تحقق، ناتوانی در اصلاحات ساختاری و ناکامی در مدیریت بحرانها خود را نشان میدهد. تحریمهای خارجی، سوءمدیریت داخلی و فساد نهادینه شده، این نظام را در چنبرهای از بحرانها گرفتار کرده که راه خروجی برای آن متصور نیست.
خشم مردم از این وضعیت، که هر روز در خیابانها و اعتراضات خاموششان نمایان میشود، نشان میدهد که این بحران دیگر تنها اقتصادی نیست، بلکه یک چالش موجودیتی برای جمهوری اسلامی است و تنها راه متصور و در دسترس، برانداختن این نظام فاسد و اهریمنی است.