ده سال پیش زمانی که به یاد قهرمانان ایران این ویدئو را درست کرده و در یوتیوب قرار دادم, بیشتر برنامه سازان بی بی سی و صدای امریکا, لس آنجلسی در حال رقص عربی با آخوند ها بودند! امروز این افراد هنوز هم با من دشمنی دارند! از مشکلات فنی بخاطر امکانات بسیار کم تکنیکی ان زمان برای ساخت این ویدئو عذرخواهی میکنم!
خسرو فروهر
عادت این قبیله این است میرقصند بر سر آتشی که تو در آن میسوزی…حکایت این آقایون همینه.
سیاوش کسرائی شاعر توده ای & مسلمان را بهتر بشناسید اینها میگویند شاه نگذاشت ما اسلام و آخوندها را بشناسیم شرم بر این دروغ گویان که برای امامشن شعر هم میسرودند :
سیاوش کسرایی یکی از ناکامترین این مجذوبان بود که شعر خود را به پای انقلاب میریخت و پشیمان و پریشان از دنیا رفت.
مجموعه نازک از قرق تا خروسخوان آخرین تکاپوهای انقلابی او را در بر دارد که میتواند نقش روز شمار انقلاب را در سال ۱۳۵۷ ایفا کند. در این شعرها هر چه هست حوادث روزمره آن سال است و آنچه نیست جوهر شاعرانهای است که در کسرایی بارور شده بود. در شعر پیام می گوید:
“دوستان به آن کارگر حروفچینی از من پیام بفرستید/ حروف را آماده کن/ آزادی از راه میرسد/”
شعرهای سیاوش کسرایی ملغمهای بود از مراسم مذهبی و شعارهای انقلابی. او در همان سال انقلاب قصیدهای دراز نیز برای راه رنج تا رستاخیز ساخته است و در آن به داستان حسین و کربلا و عاشورا رندانه ناخنک میزند:
” در کربلای حاضر/ حسین/ به مرثیه که حماسه می خواست/ به کربلای تو آمدم/ حسین! با تو آمدم/ تا عاشورا را به اعشار برم/ به عشرات برم/ تا این گلگونه را/درشت کنم/ درشتتر کنم/ و سیلی از خون برآرم/ شایسته اندام مردُمم!…/
شاعر بهشت زهرا را هم از قلم نینداخته و مدیحهای برای آن ساخته است. در بهشت زهرا دیگر تنها مرگ نیست که جولان می دهد، سرود است و صف/ و آنجا کتاب که دست به دست میرود/ آن سو نمایشگاه عکس/ وین سو گپ و گفتگو…/