حرف حق نیاز به زور ندارد ولی ستاندن حق از حق کش ، تنها با زور عملی است.
در شرایطی که رژیمی خودکامه و جنایتکار تمام حقوق به حق ملت ایران را مصادره نموده و جان و مال مردم ایران را متعرض شده، دیگر برخورد با این رژیم و عوامل آن نمیتواند از راههای مسالمت آمیز صورت پذیرد.
این رژیم با حیله و مکر و ریا قدرت را در ایران غصب نمود و امروز با بیرحمی هرچه تمامتر بمانند زنگی مست و دیوانه ای بی پروا به خونریزی ادامه میدهد. اگر چه تاکنون ملت ایران بهای سنگینی را بسبب وجود این رژیم تحمل نموده ولی قیام تا آنزمانی که حتی یک ایرانی هم باقی مانده باشد، امکان پذیر است.
برای مبارزه با رژیم جنایتکار اسلامی باید نخست به شناسائی تاکتیکهای رژیم پرداخت.
رژیم اسلامی از بدو بقدرت رسیدن در ایران، همواره به ملت ایران به چشم خوارج نگاه کرده و آنان را از مسلمانان نمی داند، مگر عده ای را که "خودی" مینامد. بهره گیری از واژگان منافق و زندیق به همین علت بوده است. منافق بفردی گفته میشود که ظاهراً مسلمان است و خود را مسلمان مینامد ولی در قلب خود اعتقادی ندارد و در خلوت خود فرایض دینی را انجام نمی دهد و هم چنین زندیق در اصطلاح امروزی به فردی اطلاق میگردد که پیش از آنکه به دین اسلام ارادتی داشته باشد، به میهنش ایرانزمین عشق میورزد.
پس میشود بخوبی دید که چرا منابع ملی ما به جای اینکه صرف بهینه سازی وضع زندگی ایرانیان در داخل آب و خاکمان شود، به جیب تروریستهای حماس (حرکت مقاومت اسلامی) و حزب اله (حجتیه وابسته به مصباح یزدی) ریخته میشود و یا برای استخدام مزدور و جنایتکار از کشورهای ونزوئلا و روسیه و چین در زیر پوشش معاملات تجاری مصرف میگردد.
– برای خواندن لطفا به ادامه مطلب مراجعه نمایید.
پس این رژیم در حقیقت رژیمی است اشغالگر و ملت ایران هم اسیران آنانند. به همین سادگی!
تاکتیکها یا روشهای مورد استفاده رژیم برای سلطه بر ملت ایران بمانند همان روشهای کلاسیکی است که تمام نیروهای اشغالگر در طول تاریخ از آنها استفاده نموده اند و موفق هم بوده.
۱- تسلط فیزیکی (اعمال فشار جسمی) توسط مزدوران رژیم اسلامی با برخوردهای وحشیانه و ضرب و شتم و کشتار مردم. حتماً در بعضی از فیلمهای مستند دیده اید که چگونه افراد نیروهای اشغالگر آلمان نازی در هر کشوری که به اشغال آنان در میامد چگونه در نخستین اقدام تعدادی را در ملاء عام به جوخه های مرگ میسپردند. درست به همانگونه این رژیم مردم بیگناه را به انواع اتهامات واهی در ملاء عام به اصطلاح اعدام میکند تا ترس و وحشت را در وجود مردم مستولی سازد.
۲- تسلط روانی (اعمال فشار روحی) که در واقع در اصطلاح به آن جنگ روانی گفته میشود بمنظور بر هم زدن تعادل روانی است که در این شرایط قربانی جنگهای روانی قابلیت تفکر و تصمیم گیری را از دست میدهد و فاقد قدرت برنامه ریزی برای نجات خود میگردد.
در مورد روش نخست، اگر چه مردم تا حد زیادی فاقد سلاحهائی هستند که رژیم و عوامل آن از آن برخوردارند ولی روشهائی هست که میتوان از آنها استفاده نمود.
ایجاد سلاحهای دست ساز بمانند کوکتل مولوتف یا بمبهای لوله ای که از لوله های کوتاه فلزی میشود درست نمود و یا با خلع سلاح نمودن عوامل رژیم در گذرگاهها و معابر خلوت. تمام عوامل رژیم برای حفظ جان خود مسلح هستند و با شخص خود یک سلاح کمری و در ماشینشان حتماً سلاح دیگری چون کلاشینکف یا ژ-۳ حمل میکنند. بهترین نواحی به دام انداختن این عوامل، نواحی نزدیک به محل اقامت و منزل آنان است. در اجرای این موارد، زیر نظر گرفتن هدف و بررسی تمام جوانب بسیار حائز اهمیت است.
در مورد روش دوم، یعنی جنگهای روانی، به همانگونه که در بالا به آن اشاره شد، به گونه ای از جنگها گفته میشود که با در هم ریختن تعادل روانی و روحی قربانی باعث فلج و از کارافتادگی او شده و قربانی را از هرگونه واکنش بر ضد عامل جنگ وا میدارد و او را خنثی میسازد. بخاطر داشته باشید که تنها راهی که یک رژیم اشغالگر بتواند نیروهای مردمی تحت اشغال خود را از قیام علیه خود باز دارد، در نهایت استفاده از سلاحهای جنگهای روانی است. بعنوان مثال، هم اکنون رژیم با استفاده از وسائل تبلیغاتی خود سعی میکند تا خود را قدرتمند و ملت را ضعیف جلوه دهد. این کار را با تشکیل به اصطلاح دادگاههای نمایشی و یا پخش اخبار تجاوز و شکنجه و اعدام میخواهد بگوید که هرکاری که دلش بخواهد انجام میدهد و کسی را یارای مقابله نیست. درست همانند آن زنگی مست که قمه در دست میچرخاند و هوار میزند و نفس کش میطلبد.
باید توجه داشت که جنگ روانی نه تنها توسط نیروهای مهاجم مورد استفاده قرار میگیرد، بلکه از این روش توسط نیروهای مقاومت مردمی نیز میتواند و باید مورد استفاده قرار گیرد. بهره گیری از روشهای جنگ روانی اگر از روشهای جنگ فیزیکی مهمتر نباشد، کمتر هم نیست و حتماً ضروریست که از روشهای جنگ روانی به تنهائی و یا بهمراه جنگهای فیزیکی بهره جست. بعنوان مثال، کشورهای ابر قدرت نظامی جهان با تمام تجهیزات پیچیده و پیشرفت? تسلیحاتی اشان، همواره قسمت بزرگی از روشهای نظامی اشان مخصوص کاربرد روشهای جنگهای روانی است.
سلاحها یا روشهای جنگهای روانی در هر موقعیتی تا حدی فرق میکند ولی در مجموع همه به یک منظور مورد برداشت واقع میگردند و آن بر هم زدن تعادل روحی و روانی و مراکز تصمیم گیری است.
روشهای به کار گرفته شده توسط رژیم اشغالگر اسلامی به گونه های زیر است:
۱- نشان دادن قدرت و توانائی خود و ادعای اینکه صاحب همه چیز در ایران است، از آب و خاک گرفته تا فرد فرد آحاد ملت ایران. این کار را از سوی رسانه های گروهی تحت اشغال خود انجام میدهد. انعکاس این امر توسط مردم تحت تأثیر قرار گرفته، بگونه ناخودآگاه، دائم بمانند ارتعاشاتی در میان دیگر مردم صورت میپذیرد. باید توجه داشت که ما ناخواسته قربانی این عمل واقع نشویم و در هرکجا با فردی برخورد میکنیم که بدینگونه، آگاهانه و یا نا خودآگاه، بمانند سخنگوی تبلیغاتی رژیم اشغالگر عمل میکنند، آنان را از این کار باز داریم و عمل ناشایست آنان را به آنان تفهیم سازیم.
۲- ترویج فسادهای مالی و اخلاقی از سوی رژیم. با توسعه فقر و تنگدستی توسط رژیم چپاولگر جنایتکار، بسیاری از مردم بدنبال کسب در آمدی بیشتر برای تأمین زندگی روزمرٌه خود و خانواده هایشان به ناچار رو به کارهائی گذاردند که باعث شرمساریشان شده است. احساس شرمساری یا گناه بخاطر کاری ناشایست میتواند فرد مرتکب به این عمل را تا حد زیادی مبتلا به احساسی برای آسودگی وجدانش کند که در فرهنگ ایرانی به آن بیغیرتی گفته میشود. شخص بی غیرت پس از ابتلا به این حس، کم کم حس نوع دوستی و عزٌت نفس را از دست میدهد و حتی بخدمت رژیم جلادان در میاید. بعنوان مثال، بسیاری از بسیجیان مزدور رژیم که روبروی ملت ایران ایستاده اند از همین گروهند که از روی ناچاری در آغاز مرتکب خلافی اخلاقی شده اند و سپس چون قبح عمل خلاف از میان رفته است، به مزدوری و نوکری رژیمی جنایتکار در آمده اند که از تجاوز به ناموس و شرف آنان نیز ابائی ندارد و کما اینکه بسیاری از آنان شاهد بوده اند که چگونه دوستان و هم ردیفانشان بی محابا قربانی این رژیم سفاک شده اند. بقول معروف، اینان هم باید منتظر همان شتری باشند که دیر یا زود در منزلشان خواهد خوابید و فراری از آن برایشان نیست بجز بازگشت به دامان دلسوز مام میهن. در ضمن دیگر کسانی که مرتکب خلافی اخلاقی یا مالی شده اند، باید بدانند که در چنین شرایطی که استیصال و بیچارگی بر اکثریت ملت ایران تحمیل شده، اگر چنانچه برای حفظ تأمین خود و عزیزانشان به ناچار دست به عملی زده اند، نباید خود را مقصر بدانند و بر عکس بجای احساس شرمساری و گناه، باید بخوبی بدانند که مقصر در واقع رژیم جنایتکار اشغالگر است و نه آنان. بر همه لازم است تا ریشه فساد را در میهنمان بخشکانیم. تمام عوامل رژیم در واقع مفسد فی الارض اند و اهداف مشروعند.
۳- اعتیاد یکی دیگر از سلاحهای روانی است. نیازی به توضیح نیست که چگونه یک آدم معتاد فاقد اراده است و صیانت نفس است و به راحتی خود را در اختیار هر نامردی قرار میدهد تا کوتاه زمانی را از درد اعتیاد در امان باشد. معتادان بهترین شهروندان رژیم اشغالگرند.
۴- نا امیدی به سبب عدم آینده ای روشن، بمانند قدم گذاردن در جاده ایست نا آشنا در شبی تاریک و ظلمانی. وقتی که نمیدانید چه خطراتی در راهتان کمین کرده و شک و تردید در سلول های وجودتان لانه گزیده، دیگر دست و دلتان به کاری نمیرود و قدرت کارائی را از دست میدهید. چون قدرت کارائی از دستتان برود، در خود احساس بیتفاوتی به همه چیز و به همه کس میکنید. این گروه باید بدانند که مانند آنان کم نیستند و وقتی که میهن خود را باز ستانند، آنگاه کویر نا امیدی ها از بین خواهد رفت و بوستانی پر امید جای آنرا خواهد گرفت. این رژیم جنایتکار میخواهد که شما نا امید باشید، چون انسان نا امید فاقد قدرت قیام است.
۵- شناسائی افراد که پس از قیام مردمی در ایران توسط رژیم اسلامی بکار گرفته شده، بمانند قرار دادن عکسهای مردم در سایتهائی چون سایت گرداب وابسته به سپاه پاسداران رژیم، یا تلفن به منازل مردم و تهدید آنان در عدم شرکت در تظاهرات، یا پخش این اخبار مجعول که تمام تلفنها و اینترنت تحت نظر است، تماماً برای ایجاد رعب و وحشت و جلوگیری از قیام مردمی است. مردم میتوانند خود از همین تکنیکها بهره گرفته و با گرفتن عکس مزدوران و عوامل رژیم و انتشار آنها در سایتهای اینترنتی و با ایمیل و با چاپ عکسهای آنان و چسباندن این عکسها بر روی دیوارها و تیرهای برق و ایستگاههای اتوبوس و مترو و در هر کجای ممکن در سطح شهر، با معرفی آنان، ترس و وحشت را در میانشان گسترش دهند. بخاطر داشته باشید که اینان از شناخته شدن وحشت زیادی دارند. بدست آوردن شماره های تلفن عوامل رژیم و تهدیدهای تلفنی توسط تلفنهای عمومی. گذاردن تهدیدنامه ها و یا عکس آنان بر روی خودروهای آنان و یا در منزلشان با پیامهائی نظیر: ما ترا میشناسیم، روز مجازات نزدیک است، یا، جنایتکار تحت تعقیب نیروهای مردمی، یا، به صفوف مردم بپیوند پیش از آنکه دیر شود، یا، ما از مرگ نمی ترسیم، تو چطور مزدور؟، یا بسیاری دیگر از این پیامها. پیام باید نشان دهنده قدرت مردم و زبون بودن عوامل و ضعف رژیم جنایتکار اشغالگر باشد.
هم میهن،
میهن ازآن توست و تو صاحب این آب و خاک هستی. تو ارباب و تو تصمیم گیرنده نهایی سرنوشت خود و آب و خاکت هستی. هیچ فردی و هیچ گروهی حق ندارد این حق خدا داده ترا از تو بگیرد. تو باهوش ترین و با فرهنگ ترین مردم جهانی. ایرانزمین مهد تمدن بشری و گل سرسبد تمام کشورهای جهان است. اگر فرهنگ ایرانی و ابن سینا و ذکریای رازی و عمر خیام و خواجه نصیرالدین طوسی و فارابی و بسیاری دیگر از دانشمندان ایرانی نبودند، معلوم نبود که آیا امروز دنیای متمدن باز هم میتوانست به پیشرفتهای علمی خود تا این حد دست یابد. این سخن اغراق آمیز به نظر میرسد ولی واقعیتی است که بسیاری از ما از آنان بیتفاوت گذشته ایم و توجه نکرده ایم.
ایرانی، من و تو اگر دست در دست هم بگذاریم، دنیا در برابر ما زانو خواهد زد و به ما تعظیم خواهد کرد. خود شاهد بوده اید که در پی قیام ما، چگونه همگان در جهان با حیرت بما نگاه میکردند و ملت ایران را بخاطر عظمت و عزم و اراده اش تحسین کردند.
هم میهن،
ما میتوانیم، چون ما ایرانی هستیم.
پیروز و پایدار باشید.
سرباز