یک روزنامۀ فرانسوی مینویسد که حکومت تهران با ترکیبی از جنگهای نیابتی، تبلیغات ایدئولوژیک و «قدرت نرم» میکوشد انقلاب اسلامی یا در اصل بحران را به غرب صادر کند و بر فضای فکریـسیاسی فرانسه اثر بگذارد. همزمان، یک تحقیق پارلمانی از پیوندهای سیاسی با شبکههای اسلامگرا در فرانسه پرده برمیدارد.
روزنامۀ پاریزیَن در گزارشی مفصل با عنوان «اسلام رادیکال و تهاجم ملایان ایران به فرانسه؟» تصویری نگرانکننده از نفوذ ایدئولوژیک و شبکهای جمهوری اسلامی در اروپا ترسیم کرده است. بر پایۀ این گزارش، تهران میکوشد با ترکیبی از تبلیغات دینی، جنگ نیابتی و «قدرت نرم»، انقلاب اسلامی را از مرزهای خاورمیانه به غرب صادر کند. این تلاش به نوشتۀ پاریزیَن در بستر نارضایتی اجتماعی و بحرانهای سیاسی فرانسه، جلوهای تازه یافته است.
به نوشتۀ پاریزیَن، علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، راهی را که خمینی در ۱۹۷۹ آغاز کرد، بیوقفه دنبال میکند. در طی چهلوپنج سال گذشته، دشمنی با اسرائیل، متحد اصلی آمریکا در خاورمیانه، محور سیاست منطقهای جمهوری اسلامی ایران بوده است. به نوشتۀ پاریزیَن هدفِ اعلامنشده اما آشکار جمهوری اسلامی، «نابودی دولت اسرائیل و گسترش جغرافیای نفوذ شیعی» است.
در این راه حکومت ایران بر شبکهای از نیروهای نیابتی تکیه دارد: از حزبالله لبنان، زادۀ مستقیم انقلاب اسلامی، تا حوثیهای یمن و حماس در غزه و نیز رژیم پیشین دمشق. به نوشتۀ پاریزین، حکومت تهران، در کنار تهدید و ترور، از ظرافتهای «قدرت نرم» نیز بهره میگیرد تا خود را مدافع تاریخی مسلمانانِ ستمدیده از غرب بنمایاند. این تصویرسازی، بهویژه پس از جنگ غزه و بازگشت مسئلۀ فلسطین به صدر توجه جهانی، برای جمهوری اسلامی فرصتی تازه پدید آورده است. از نگاه تحلیلگران پاریزیَن، دستگاه تبلیغاتی تهران نه در پی جلب حمایت افکار عمومی غرب، بلکه در صدد تضعیف آنها است: «هدف، نه اقناع، که فرسایش ذهنی است؛ ایجاد تردید و خستگی از سیلاب اخبار و روایتهای متناقض».
در بخش دوم گزارش خود، پاریزیَن از «نفوذ خزنده» جمهوری اسلامی در جامعه و سیاست فرانسه سخن میگوید. بر پایۀ تحقیقی ۸۵ صفحهای که به سفارش اندیشکدۀ «فرانسه۲۰۵۰» و توسط امانوئل رضوی و ژانماری مونتالی تنظیم شده، تهران میکوشد از طریق شبکهای از واسطهها، از دانشگاهها و انجمنهای دانشجویی تا رسانهها و برخی چهرههای سیاسی، ایدئولوژی خود را در خاک فرانسه بگستراند.
رضوی، روزنامهنگار و کارشناس مسائل خاورمیانه، به پاریزیَن گفته است: «هدف تهران، ایجاد هرجومرج در جوامع غربی است. او توضیح میدهد: «برخی از دانشجویان ایرانی – البته نه همۀ آنها – برای دستگاههای اطلاعاتی کشورشان کار میکنند. این افراد در انجمنهای سیاسی و گروههای فعال، بهویژه در میان تندروها، نفوذ میکنند تا نشان دهند در صورت نیاز، میتوانند در خاک فرانسه موجهای اعتراضی برپا کنند.» به گفتۀ امانوئل رضوی، فشار تهران همچنین در جهت «گشودن فضای بیشتر برای اسلام سیاسی در فرانسه» اعمال میشود.
پاریزیَن در ادامه مینویسد که «قدرت نرم» جمهوری اسلامی تنها به محافل دانشگاهی محدود نیست و در عرصۀ رسانههای اجتماعی نیز گسترش یافته است. یکی از نمونههای یادشده در پاریزین، مورد یک تبعه ایرانی بنام حازمی است : فردی با بیش از ۱۷۵ هزار دنبالکننده در اینستاگرام که خود را «خبرنگار حومههای پاریس» معرفی میکند.
رضوی میگوید: «در آغاز تابستان، حازمی در یکی از تجمعات پاریس – که ریما حسن، نمایندۀ پارلمان اروپا نیز در آن حضور داشت – پرچمهای جمهوری اسلامی را میان شرکتکنندگان پخش میکرد. او در گفتگویی با برنامۀ کوتیدیَن نیز اسرائیل را “رژیم صهیونیستی” خواند، عبارتی کاملاً منطبق بر واژگان رسمی تهران. انتشارهای او صدها هزار بار دیده میشوند و عملاً به پژواک رسانهای گفتمان رژیم ایران در فرانسه بدل شدهاند.»
به گزارش رادیو فرانسه، از گروگانگیری و عملیات تروریستی تا تبلیغات رسانهای، همۀ ابزارها برای فشار بر دولتهای اروپا و دفاع از منافع رژیم ایران در برابر اسرائیل به کار گرفته میشوند.» به گفتۀ رضوی، جمهوری اسلامی به ویژه بر کسانی تمرکز دارد که «صاحب نفوذ»اند: روزنامهنگاران، استادان دانشگاهها، فعالان سیاسی و حتی برخی تأثیرگذاران شبکههای اجتماعی. در ظاهر، این افراد دعوت به گفتگو میشوند و تصویری نرم از جانب رژیم ایران بهعنوان «جریانی دموکراتیک» دریافت میکنند. اما در واقع، این همان روشی است که انقلاب اسلامی در ۱۹۷۹ در دانشگاهها به کار بست: تزریق آرام اندیشهای که سرانجام در سیاست ثمر میدهد.
                                                                    


