تهران هر روز با کوهی از زباله بیدار میشود؛ کوهی که بیهیچ ظرفیت مشخصی راهی آرادکوه میشود و شیرابههایش آرامآرام در دل خاک و آبهای زیرزمینی نفوذ میکند. تهدیدی که هر لحظه میتواند به بحرانی بزرگ مبدل شود. در حالیکه همین زبالهها توانایی تبدیلشدن به منبعی برای تولید مواد اولیه، انرژی و گاز دارند.
نکته قابل تاسف در آرادکوه آن است که کودتولیدی در این مرکز کیفیت چندانی ندارد و حتی شهرداری تهران برای فضای سبز خود از این کود کمتر استفاده می کند. همچنین دود و بخارات حاصل از زباله سوزی های غیراستاندارد هم شائبه سرطان زا بودن دارد.
نکته دیگر آنکه خبرنگاران منتقد و حامیان محیط زیست حق ورود آزادانه به این مرکز (آرادکوه) را ندارند و به مرکزی شبه نظامی و امنیتی تبدیل شده است. آیا امحای زباله های عفونی و بیمارستانی در این مرکز استاندارد است؟ آیا سگ های ولگرد حاضر در این مرکز سالم و با مجوز هستند؟ آیا مثل بسیاری از کشورهای توسعه یافته ۹۰ درصد زباله ها بازیافت می شود؟ آیا مافیای پلاستیک و طلای کثیف در این مرکز تردد و تعامل ندارند؟
آنچه که به چشم مشهود است شکل گیری مافیای پلاستیک و زباله در اطراف آرادکوه است به نحوی که زمین های کشاورزی روستاهای اشرف آباد، قمصر و مجیدآباد از بین رفته و یا تبدیل به کارگاه های غیرقانونی بازیافت پلاستیک شده اند و قوه قضائیه هم توان مقابله ندارد.
ابوعلی گلزاری، مدرس دانشگاه و متخصص مدیریت پسماند می گوید: عدم مدیریت پسماند هر سال حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان به کشور آسیب میزند. اگر مدیریت صحیحی وجود داشت، این امر میتوانست ۵ تا ۱۰ میلیارد دلار سود برای کشور به همراه داشته باشد.
این کارشناس محیط زیست گفت: «مدیریت پسماند الان بالای صد سال است در دنیا داره انجام میشه و بسیار پخته است و نیازی به نوآوری در این بخش نیست همان تجربیات دنیا بومیسازی شود کل مسئله حل شده. و نیازی به روشهای پیچیده دانشبنیان نیست. در حال حاضر شیرابهها بدون شک وارد آبهای سطحی و زیرزمینی میشوند و شامل فلزات سنگین بالا، میکروپلاستیک بسیار زیاد و مواد آلی پایدار هستند که به راحتی از بین نمیروند و آسیبهایشان بسیار گسترده است.»
گلزاری گفت: «شهروندان دغدغهمند آشغالهای خود را تفکیک میکنند، اما شهرداری سر کوچه آنها را قاطی کرده و میبرد. در حال حاضر، دولت هر مشکل را گردن مردم میاندازد؛ از کممصرف کردن آب گرفته تا مدیریت پسماند که با سوءمدیریت روبهروست. با این حال هنوز فرصت جبران باقی است و ناچار به اقدام هستیم. مشکل اصلی نه تجهیزات است و نه انتقال پسماند، بلکه ناترازی نیروی انسانی است. تنها وقتی متخصصان واقعی پای کار باشند، میتوان امید داشت که در مدیریت پسماند و محیط زیست تغییرات مثبت رخ دهد. ما تعداد زیادی فارغالتحصیل دلسوز محیط زیست داریم، اما اگر آنها سر کار نباشند، هیچ اتفاقی نمیافتد.»



