پارلمان اروپا با تصویب یک قطعنامه با رأی قاطع آرا «تشدید سرکوب بهائیان در ایران» را بهشدت محکوم کرد و از جمهوری اسلامی خواست که فوراً به «تبعیض، آزار، بازداشت، مصادره اموال و نقض حقوق بنیادین» اعضای جامعه بهائیان در ایران پایان دهد.
گزارشهای رسیده به رادیوفردا نشان میدهد که فشار سیستماتیک نهادهای امنیتی بهویژه بر شهروندان بهائی در ایران همزمان با اعتراضات «زن زندگی آزادی» افزایش یافت. این سرکوبها در سالهای بعد نیز روند صعودی داشت و بر اساس گفتههای فعالان بهائی داخل کشور همچنان ادامه دارد.
هانا نویمن، نماینده آلمان و رئیس هیئت روابط با ایران در پارلمان اروپا در نشست پیش از تصویب این قطعنامه گفت: «حکومتی که مردم را بهخاطر ایمان یا جنسیتشان زندانی میکند، قوی نیست، بلکه از ترس میلرزد. رژیمی که خانههای بهائیان را مصادره میکند، فقط شکنندگی خودش را نشان میدهد.»
بهائیان با ۱۵۰ تا ۳۰۰ هزار نفر بزرگترین گروه اقلیت مذهبی ایران را تشکیل میدهند. آنها طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی به عنوان اقلیت دینی شناخته نشدهاند و در نتیجه طبق همین قانون جزو اقلیتهای دینیای نیستند که “در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل میکنند”.
پیروان بهائیت از زمان شکلگیری این دین در نیمه دوم قرن ۱۹ میلادی (نیمه دوم قرن سیزدهم هجری) همواره با حمله و خشونت یا سکوت در برابر اعمال خشونت از سوی حکومتها و روحانیون شیعه روبرو بودهاند. نمونههای متعددی از پیگرد و حبس و شکنجه و اعدام آنان در تاریخ ثبت شده و نقض حقوق انسانی و شهروندی آنان تا امروز هم ادامه دارد.
با روی کار آمدن حکومت جمهوری اسلامی بار دیگر آزار و اذیت بهائیان در ایران شدت گرفت. جمهوری اسلامی نزدیک به دویست تن از بهائیان فعال و سرشناس را به اتهاماتی چون نقض قوانین اسلامی، توطئه و جاسوسی برای صیهونیسم و امپریالیسم جهانی اعدام کرد. بسیاری از اعضای محفلهای بهائی (شوراهای ۹ نفره در هر شهر یا روستا که با رأی مستقیم بهائیان انتخاب میشوند و مسئولیت اداره امور جامعه بهائی را بر عهده دارند) را ربود و تا امروز هم از سرنوشت آنان خبری در دست نیست. بسیاری دیگر را با حمله به خانههایشان بازداشت و اعدام کرد. بعضی دیگر از آنان را به اتهامات یاد شده اذیت و شکنجه و حبس کرد.
جمهوری اسلامی همچنین به طور نظاممند اموال و داراییهای شرکتهای متعلق به بهائیان را مصادره کرد، کارمندان، دانشجویان و استادان بهائی را اخراج کرد، کارمندان بهائی بازنشسته را محروم از دریافت حقوق بازنشستگی کرد و محفلهای محلی و ملی بهائیان را از هم پاشاند.



