جنگ تجاری کنونی میان چین و آمریکا در عرصه جهانی ممکن است در نگاه نخست شبیه به برخی اتفاقات در اوایل سال جاری بهنظر برسد؛ واشنگتن بار دیگر تعرفههای سنگینی را وضع کرده و پکن در پاسخ، صادرات عناصر کمیاب را محدود ساخته است.
فارن پالیسی نوشت: بسیاری از ناظران از جمله خود شی جین پینگ، انتظار دارند که سرانجام این رویارویی مشابه گذشته باشد؛ یعنی سقوط بازارها، هشدار تولیدکنندگان آمریکایی درباره تعطیلی کارخانهها، و در نهایت عقبنشینی رئیسجمهور دونالد ترامپ.
اینبار، اما زمانی که ترامپ ورق خود را رو کند، ممکن است چین را با خطایی محاسباتی در پیشبینیها مواجه کند؛ چرا که چندین عامل که در بهار سال جاری به ضرر آمریکا بود تغییر کرده است.
اولین تفاوت اساسی این است که اینبار چین گام نخست تشدید تنشها را برداشته است. مقررات پیچیده جدید پکن برای صادرات مواد معدنی کمیاب، بسیار دشوارتر از محدودیتهای قبلیاش اجرا خواهند شد. بهعلاوه، این مقررات گسترهای جهانی دارند و نه فقط صادرات مستقیم از چین را، بلکه فروش هر ماده برونمرزی که منشاء چینی دارند را شامل میشوند.
بر اساس قانون جدید، هر شرکت یا واسطهای در هر نقطه از جهان برای فروش عناصر نادر با منشأ چینی نیاز به مجوز از وزارت بازرگانی چین دارد. اگر خریدار به نیروهای نظامی خارجی مرتبط باشد، درخواستش رد میشود و تولیدکنندگان نیمهرساناهای پیشرفته نیز با بررسی ویژه مواجه خواهند شد. از آنجا که چین حدود ۹۰ درصد از فراوری عناصر کمیاب جهان را در اختیار دارد، مقررات جدید دامنه وسیعی از صنایع جهانی را تحت تأثیر قرار میدهد؛ از تولید جنگندهها و کشتیهای جنگی گرفته تا باتریها، خودروهای برقی و تجهیزات مخابراتی.
همین شرایط باعث شده تا فرصتی استثنایی برای دولت ترامپ به وجود آمده باشد. آمریکا اکنون میتواند با بهانه این محدودیتها ائتلافی جهانی علیه چین تشکیل دهد.
به علاوه، تفاوت دیگری که چین احتمالا در نظر نگرفته است، این است که یکی از محرکهای اصلی عقبنشینی قبلی ترامپ در بهار، یعنی بازار اوراق بهادار، بسیار راکدتر از ماه آوریل است.
انگیزههای پکن از تشدید محدودیتها
درباره انگیزه اصلی چین از اعمال محدودیتها، دو تفسیر اصلی وجود دارد. گروهی آن را اهرم فشاری در مذاکرات تجاری میدانند و گروهی دیگر معتقدند که این تصمیم واکنشی به اقدامات اخیر واشنگتن است؛ از جمله تغییر در قوانین صادرات فناوری به شرکتهای تابعه چینی که از منظر پکن، نقض آتشبس تجاری قبلی بود.
اما به نظر میرسد تصمیم چین تنها واکنشی لحظهای نباشد، بلکه بخشی از محاسبهای بلندمدتتر برای آزمودن پایداری آمریکا است. پکن گمان میکند که پس از عقبنشینی سریع ترامپ در بهار، آمریکا تاب درگیری طولانی ندارد و با فشار اقتصادی، مجدد عقب خواهد نشست. به بیان دیگر، چین این بار بهدنبال افزایش نفوذ و تثبیت موقعیت خود در برابر دولتی است که آن را بیثبات و واکنشی میداند.
فرصت تازه برای بازسازی استراتژی آمریکا
این در حالیست که ترامپ اکنون از دو مزیت کلیدی نسبت به بهار گذشته برخوردار است. اول این که اینبار چین آغازگر تنشهای جدید بوده است. این امر به آمریکا اجازه میدهد تا بهجای مقابله با ائتلاف جهانی، ائتلافی را با متحدان خود تشکیل دهد. اکنون فرصت بینظیری برای همکاری با گروه G۷، اتحادیه اروپا و کشورهایی مانند هند فراهم شده است.
مورد دوم این که اکنون وضعیت مالی آمریکا بهتر از قبل است برخلاف بهار، بازار اوراق قرضه این بار آرامتر است و نقدینگی بالایی دارد. این به دولت فضای بیشتری برای مانور میدهد تا بدون ترس از فروپاشی مالی، سیاستی پایدارتر اتخاذ کند.
در کنار این موارد، دولت ترامپ و متحدان آمریکا اکنون ابزارهایی را در اختیار دارند که از نظر کارایی و اثرگذاری بهمراتب قویتر از سیاست تعرفهای پیشنهادی ترامپ است. البته این سیاستها ممکن است که علیرغم تحت فشار قرار دادن چین، در عمل به اقتصاد خود آمریکا نیز ضربه وارد کنند.
از جمله گزینههای واقعبینانه و قابلاجرا میتوان به محدودسازی بخش فناوری چینی، کاهش واردات کالاهای مصرفی و کمارزش چینی، و همچنین اعمال فشار بر شرکتهایی اشاره کرد که همچنان به خرید نفت از روسیه ادامه میدهند.



