3 دیدگاه دربارهٔ «گزارشی گمان شکن در فیسبوک با خسرو فروهر – شماره یک – گزارشی گمان شکن در فیسبوک با خسرو فروهر – شماره یک – مصدقیسم و خمینیسم, دشمنان آزادی اندیشه»
واقعا عجیبه که این مشیری حقه باز و مغلطه کار همیشه راجع به همه چیز یک اظهار نظری میکنه. ولی در مورد جایزه اسکاری که به اصغر فرهادی داده شد و یا سخنان ننگ آور او و یا در مورد حضور و رفتار انوشه انصاری و فیروز نادری و سخنانشان هیچ گونه اظهار نظری نکرده است. این خصوصیت بارز یک فرد حزب بادی و نان به نرخ روز خور است که خیلی دلش میخواهد خودش را روشن فکر جا بزند. برای همین در این مورد بخصوص و مواردی این چنینن سکوت کرده تا بتواند از زخم زبانهای طرفداران رژیم در امان بماند. کلا مشیری و سایر مصدقیها فقط دوست دارند که از خاندان پهلوی و طرفدارن آنها انتقاد کند.
البته ناگفته نماند دوست دختر مشیری (هنگامه افشار) که خیلی بیسواد هم است و خیلی دلش میخواهد ادای روشن فکری در بیاورد، راجع به این موضوع سخن گفت و از این مزدوران هم کلی حمایت کرد.
من از این مصدقیها خیلی تعجب میکنم بویژه بعد از ۳۸ سال نظام مذهبی/چپی/مصدقی ساخته آنها. اکنون با موهای سفید شده و سالها فلاکت در غرب کشیده، هنوز دست از خصومت با رژیم پهلوی بر نمیدارند. هنوز هم مصدقیها به خود زحمت اینکه یک کتاب تاریخ بردارند و بخوانند نمیدهند و اسیر زندان بت پرستی مصدق هستند. این مصدقیها از جوانان نسل سوخته شرم نمیکنند و اصلا به روی خود نمیآورند که میگفتند که جمهوری اسلامی به آنچه ما میخواستیم نزدیک و دمکراتیک است و دستپاچه با بختیار درافتادند که چرا او نخست وزیر شاه شده است.
یک مصدقی مو سفید در سایت ملیون مقاله مفصلی نوشته با عنوان “پهلویها هم مانند جمهوری اسلامی ننگ تاریخ ایرانند.” من از ایران ستیزی و نفهمی این فرد واقعا در شگفتم. درد این حضرات هنوز هم انست که چرا شاه ایران را تحویل مصدق و مصدقی نداد تا همچون انساب قجری خود آنچه را که از ایران باقی مانده بود زودتر نابود کنند. این فرد نمیداند که رضا شاه پهلوی بر ایرانی چیره شد که عملا متلاشی شده بود، کمتر از ۱% با سواد داشت، احمد شاه قجر و سه تن از وزیران قجرش کشور را به سیصد و اندی هزار لیره و ماهی پانزده هزار تومان ٔبر اساس قرارداد ۱۹۱۹ وثوق الدوله به انگلستان فروخته بودند، و ولیعهد قجر با یاری انگلستان در صدد جدا کردن خوزستان و شاه خوزستان شدن بود. این مصدقی نمیفهمد که روزی که محمد رضا شاه به پادشاهی رسید، ایران تحت اشغال نیروهای متفقین بود، و روزی که از ایران رفت ایرانی مستقل، آرام، صنعتی، آباد، و قدرتمند را تحویل حضرات داد که آنرا به این روز برساند. دکتر فضل الله رضا در شرح حال خود مینویسد که روزی که او در دهه ۱۳۱۰ شمسی وارد دانشگاه تهران شد در ایران کمتر از یکصد نفر فارغ التحصیل دانشگاهی بود، و در سال انقلاب ایران تنها نزدیک به شصت هزار دانشجو در خارج از کشور مشغول تحصیل داشت. این مقاله گمراه کننده در خور بررسی دقیق و مبسوط از طرف شخصی چون جناب فروهر میباشد.
برای همیاری ماهانه از PayPal:
شما در گزینه پایین میتوانید بین ۱۰, ۲۰, ۳۰, ۵۰, ۷۵, ۱۰۰ و ۲۰۰ یورو مبلغ مناسب خود را انتخاب کنید و سپس روی Subscribe کلیک کنید!
واقعا عجیبه که این مشیری حقه باز و مغلطه کار همیشه راجع به همه چیز یک اظهار نظری میکنه. ولی در مورد جایزه اسکاری که به اصغر فرهادی داده شد و یا سخنان ننگ آور او و یا در مورد حضور و رفتار انوشه انصاری و فیروز نادری و سخنانشان هیچ گونه اظهار نظری نکرده است. این خصوصیت بارز یک فرد حزب بادی و نان به نرخ روز خور است که خیلی دلش میخواهد خودش را روشن فکر جا بزند. برای همین در این مورد بخصوص و مواردی این چنینن سکوت کرده تا بتواند از زخم زبانهای طرفداران رژیم در امان بماند. کلا مشیری و سایر مصدقیها فقط دوست دارند که از خاندان پهلوی و طرفدارن آنها انتقاد کند.
البته ناگفته نماند دوست دختر مشیری (هنگامه افشار) که خیلی بیسواد هم است و خیلی دلش میخواهد ادای روشن فکری در بیاورد، راجع به این موضوع سخن گفت و از این مزدوران هم کلی حمایت کرد.
خدایا ما را از شرّ اینگونه روشن فکران نجات بعده!
من از این مصدقیها خیلی تعجب میکنم بویژه بعد از ۳۸ سال نظام مذهبی/چپی/مصدقی ساخته آنها. اکنون با موهای سفید شده و سالها فلاکت در غرب کشیده، هنوز دست از خصومت با رژیم پهلوی بر نمیدارند. هنوز هم مصدقیها به خود زحمت اینکه یک کتاب تاریخ بردارند و بخوانند نمیدهند و اسیر زندان بت پرستی مصدق هستند. این مصدقیها از جوانان نسل سوخته شرم نمیکنند و اصلا به روی خود نمیآورند که میگفتند که جمهوری اسلامی به آنچه ما میخواستیم نزدیک و دمکراتیک است و دستپاچه با بختیار درافتادند که چرا او نخست وزیر شاه شده است.
یک مصدقی مو سفید در سایت ملیون مقاله مفصلی نوشته با عنوان “پهلویها هم مانند جمهوری اسلامی ننگ تاریخ ایرانند.” من از ایران ستیزی و نفهمی این فرد واقعا در شگفتم. درد این حضرات هنوز هم انست که چرا شاه ایران را تحویل مصدق و مصدقی نداد تا همچون انساب قجری خود آنچه را که از ایران باقی مانده بود زودتر نابود کنند. این فرد نمیداند که رضا شاه پهلوی بر ایرانی چیره شد که عملا متلاشی شده بود، کمتر از ۱% با سواد داشت، احمد شاه قجر و سه تن از وزیران قجرش کشور را به سیصد و اندی هزار لیره و ماهی پانزده هزار تومان ٔبر اساس قرارداد ۱۹۱۹ وثوق الدوله به انگلستان فروخته بودند، و ولیعهد قجر با یاری انگلستان در صدد جدا کردن خوزستان و شاه خوزستان شدن بود. این مصدقی نمیفهمد که روزی که محمد رضا شاه به پادشاهی رسید، ایران تحت اشغال نیروهای متفقین بود، و روزی که از ایران رفت ایرانی مستقل، آرام، صنعتی، آباد، و قدرتمند را تحویل حضرات داد که آنرا به این روز برساند. دکتر فضل الله رضا در شرح حال خود مینویسد که روزی که او در دهه ۱۳۱۰ شمسی وارد دانشگاه تهران شد در ایران کمتر از یکصد نفر فارغ التحصیل دانشگاهی بود، و در سال انقلاب ایران تنها نزدیک به شصت هزار دانشجو در خارج از کشور مشغول تحصیل داشت. این مقاله گمراه کننده در خور بررسی دقیق و مبسوط از طرف شخصی چون جناب فروهر میباشد.
خسرو جان عزیز درود بر شما چرا گزارشی گمان شکن فیسبوکی تان شماره دومش نیست با طرفدارانتون این کار رو نکن خدا رو خوش نمی آید