این “تو! گفتن” این صادراتی ها به ما داستانش چیست؟
در حماقت و کوته بینی توام با خود بزرگ بینی این احمدی نژاد های صادراتی یک نشئگی باید باشد که درکش برایم ساخت است!
پنداری همان اوائل به اصطلاح انقلاب است که با مسلسل جلوی ماشین پدران ما را میگرفتند و میگفتند:
” تو! آشغال طاغوتی بیا پایین ببینم”! امروز کار اپوزیسیون به جایی رسیده است که همان تیپ آدم ها, اگر فرزند و نوه یک آخوند نباشی و در راستای حمله به هویت ملی ایران چیزی نگفته باشی به شما آنهم با لحن زننده و توهین آمیز پای تلفن میگویند: ” تو!… لیاقت نداری که نظرت را درراستای ایران و تاریخش در یک مصاحبه بیان کنی “! شما هم نه ! تو …! با لحنی که میدانی منظورش این است: “آشغال طاغوتی”!
من با ریخت و قیافه کسی کار ندارم ولی این صادراتی ها من را یاد احمدی نژاد در سازمان ملل میاندازند که خیال میکرد اکنون با یک هاله نور دور سرش برای خودش آدمی شده است. بنده خدا نمیدانست مسخره ای بیش نیست! با اینکه این صادراتی ها نه سواد دارند, نه قیافه, نه رفتار درست ولی انصافا یک چیز دارند که ما به قول اینها طاغوتیها نداریم, ان هم احساس بی نهایت خود بزرگ بینی این کوتوله های فکری ! است!
خدا نکند یکی از اینها دستش به یک آیفون یا خدایی نکرده به یک دوربین برسد!!
خلاصه در حماقت و کوته بینی توام با خود بزرگ بینی این احمدی نژاد های صادراتی یک نشئگی باید باشد که درکش برایم ساخت است!
لطفا کامنتی ننویسید, دنبال سر به دار شدن در اپوزیسیون بسی آزادی خواه نیستم!
با مهر, خسرو فروهر
جناب فروهر عزیز
با توجه به متنی که شنبه شب 22جولای به وقت ایران در کانال تلگرامتون قرار دادید و با متن نوشته شده بالا هم راستا بوده ، قصد داشتم به شما ایران دوست عزیز که وطن پرستی شما مدت های طولانی هست به ایران دوستان ثابت شده اعلام کنم که بخاطر چرت و پرت های یک بی سواد وطن فروش ضد ایرانی به اسم آقا زمانی (بخونید تاجر تاریخ جعل شده ایران) چرا خودتون رو ناراحت میکنید؟
اصلاً این شخص در حد شما نیست که اینقدر حرف هاش رو جدی گرفتید. الان فکر میکنم جزو افتخارات این شخص این باشه که شما در برنامه تون راجع به خلاف واقع بودن چرندیات ایشون با مدرک و دلیل اظهار نظر کردید.
توی یکی دیگه از پست ها هم گفته بودم که صحبت های این اشخاص به مثابه باد معده بوده و پایه و اساسی نباید براش قائل شد.
این شخص اگر وطن دوست بود و اگر صحبت هاش مستدل بود که توی برنامه های سطحی شبکه های به اصطلاح اپوزیسون چپی (بخونید در خدمت منافع جمهوری اسلامی) دعوت نمیشد.
به قول فرمایشات خود شما جناب فروهر ، الان جنگ رسانه ای و تبلیغاتی هست و تاریخ سازی که در مورد وقایع ایران صورت گرفته به شدت داره گسترش پیدا میکنه تا تاریخ ایران رو با قهرمانان جعلی خودشون به نسل های الان و آینده معرفی کنن.
از شما بخاطر دلسوزی و توجه زیادتون به مسائل واقعی تاریخی ایران تشکر ویژه ای داریم جناب فروهر و باور بفرمائید که اگر فقط 10 نفر آدم درست و حسابی مثل شما توی رسانه های ایرانی وجود داشته باشه که با این حساسیت و با این غیرت بصورت منسجم پیگیر مسائل ایران و حافظ تاریخ ایران هستید دیگه اراذل و اوباشی مثل این آقای زمانی بی سواد که بعید میدونم کتابی رو به جز قرآن و مفاتیح و نهج البلاغه خونده باشه ، توی شبکه های ایرانی بعنوان کارشناس!!!! (بخونید جاعل تاریخ ایران بدون هیچ سند و مدرکی) دعوت نمیشدند.
از شما و برنامه هاتون که بسیار آگاهی دهنده بودند تا به الان تشکر میکنم و امیدوارم باز هم روند برنامه سازی هاتون و همچنین افشاگری هاتون تداوم داشته باشه.
و بسیار امیدوارم که صحبت های افراد معلوم الحال جاعل چپی رو در حد همون فحش بچه صلواته قدیمی ها در نظر بگیرید و از ادبیات به قول شما اول انقلابی این افراد که همه رو “تو” خطاب میکنند (چون احتمالاً همیشه خودشون اینطور خطاب شدند و از یک خانواده ملا زاده سنتی اسلامی چیزی بیش از این تربیت انتظار نمیره) ناراحت نشید دیگه.
با سپاس فراوان و آرزوی سربلندی برای شما
پاینده باشید.
جناب فروهر ، با عرض پوزش
در پست بالا به اشتباه نام آقای زمانی رو به جای جلالی تهرانی نوشتم
اگر قرار بر درج پست بالا بود ، بی زحمت نام ها رو اصلاح بفرمائید.
با تشکر
فروهر گرامی، براستی شما را چون یک استاد بلند پایه می،ستایم و برنامه های شما برای من حکم کلاس درس دارند ، پس پیوسته آنها را دنبال می کنم . اگر هر استاد توانمندی در هر ترم دو تا شاگرد هم آموزش و پرورش دهد پس از چند سال گویی یک دانشگاه ، دانشجو را پرورانده است. پس دلگیر نباشید که در زمانه کنونی ما میهن پرستان دستمان خالی و سرمایه هایمان اندک ، و چیزی جز همین نوشتن و گفتن و اموزاندن در دست نداریم. به امید روزهای روشن برای نسل های آینده امان
اما پیرامون عملکرد فرهنگستان که پرسیده بودید ، من همانطور که پیش از این گفتم برای پایان نامه ام نیاز به بررسی واژ ه های فرهنگستان ها داشتم. اما شوربختانه هیچ اثری از واژگان مصوب فرهنگستان دوم یعنی زمان پهلوی دوم نیافتم. گمان می کردم که شاید بتوانم اگر حتی یک نسخه از آن در بایگانی فرهنگستان باشد ، از آن استفاده کنم اما دو تن از کارمندان که در واقع از استادان بنام رشته زبان های باستانی ایران هستند به من گفتند که هیچ اثری از چنین آثاری نیست!!!! و حتی بر من روا نداشتند که به ساختمان فرهنگستان قدم بگذارم!!!! روزگار غریبی است. خودتان به تار نمای فرهنگستان سری بزنید و واژه های مصوب فرهنگستان سوم یعنی فرهنگستان پشت قباله آقای حدادعادل را ببینید. آیا این واژه ها فارسی هستند یا خیانت به فارسی؟ اگر از دستگاه بسیار بزرگ و توانمند زبان فارسی با آن پیشینه کهن آگاهی داشته باشید درمی یابید که حتی یک واژه هم با توانایی های این دستگاه ساخته نشده است. بگذارید خیالتان را راحت کنم . همه گروههای واژه گزینی در فرهنگستان برای بستن دهان مردم است . درواقع در فرهنگستان هیچ کار تخصصی برای واژه گزینی نمی شود و واژه های علمی تنها به یک ترم افزار مترجم داده می شود و نخستین واژه ای که نرم افزار می دهد که نود درصد آنها هم عربی است سرهم شده و تصویب می شوند.
اما اگر سری به بخش پیام های مردمی این تارنما بزنید ، بسیاری پیام‌های گله آمیز مردم را از این واژه های مصوب می بینید که هیچ پاسخی نمی گیرند. این فرهنگستان براستی هیچکاره زبان فارسی است، در تلویزیون ج.ا شبکه ای عربی بنام آ ی فیلم هست که در پایان سریال ها ، تیتراژ سریال را به عربی می کند یعنی نامها ی ایرانی بازیگران و دست اندرکاران را به خط عربی می نویسد و فرهنگستان و حتی مردم یکبار نمی پرسند که هدف از این کار چیست؟ برای نمونه منوچهر را منوتشهر ، پارسا را بارسا، پوریا را بوریا ، گوهر را حوهر و … در برنامه های مستند که به زبان اصلی پخش می شود زیرنویسها را با لهجه محاوره ای می نویسند نه با زبان رسمی. آیا اروپاییان هم با زبان خود چنین کارهایی می کنند. برای نمونه همین زبان فرانسه ، که آنچه می نویسند با آنچه می خوانند چه تفاوت شگرفی دارد آیا در زبان خود دست برده اند تا همان را که می گویند بنویسند؟
فروهر گرامی سخن درباره این خیانتها بسیار دارم اما چقدر خوشنود می شدم اگر کسانی چون شما وکالت زبان بیچاره و رنجور فارسی را بر عهده می گرفتی و دست کم یک برنامه خود را ویژه به آن می کردی
دیدگاه های خوبی بود
در مورد Ifilm جمهوری اسلامی ، برای من و دوستانم هم این سوال مطرح بود که چرا تیتراژ های پایانی سریال ها رو با زبون عربی نمایش میدن؟
البته با توجه به اینکه محل صدور شناسنامه های برخی مسئولین رده بالای حکومتی ایران ، از حوزه های عراق صادر شده و ریشه این آقایون از کشور عرب زبان مجاور ایران هست این مساله دو زبانه شدن ایران و سرمایه گذاری بر روی زبان عربی عراقی در ایران خوب قابل درک تر میشه.
برای نمونه ساخت و سازهایی که جمهوری اسلامی در عراق توی همین سال 96 انجام داده رو اگر بررسی کنید باور اینکه عراق از نظر مسئولین در اولویت بالاتری حتی از ایران قرار داده براتون راحت تر میشه.
عراق برای مسئولین بی کفایت جمهوری اسلامی حکم خونه اول و آخر رو داره ، ایران تنها یک وسیله هست که از طریق اون منابع مالی رو برای ساختن دوباره عراق و دیگر کشورهای عرب زبان سوریه و لبنان رو باید تامین کنه.
گرامی ما به عنوان یک ایرانی آریایی فارسی زبان خود باید پشتیبان فرهنگ و زبان خود باشیم . اینکه فلسفه این کار حکومت چه هست و نیست به کنار ، غیرت فرهنگی ما کجا رفته است؟ من باور نمی کردم جز خودم کسی هم به این تهاجم فرهنگی شبکه آی فیلم توجه کرده باشد. تا آنجا که از دستم بر می آمد اعتراض کردم . ولی گرامی ، اگر شما و دوستانتان هم به جای پذیرفتن فلسفه رفتاری حکومتی در حتی خود و به نوبه خود اعتراض کرده بودید یا بکنید اینقدر صدای من و چون من در نطفه خفه نمی شود.
در حد خود