هم میهنان گرامی،
دبیرخانه شورای ملی،
اعضای محترم شورای ملی،
با درود،
بدین وسیله استعفای خود را ازنمایندگی در شورای عالی اعلام میدارم .
با این که با تمام وجودم خواهان پیروزی و پیشرفت شورای ملی بوده و هستم، متأسفانه در این مدت که به عنوان نماینده عضو شورای عالی بودهام به شدت توسط جریان هایی از داخل شورا زیر فشار گذاشته شدهام، ولی با این اندیشه که شاید امکان اصلاح مشکلات باشد، سکوت کرده بودم. از دید من این افراد با اعمال قدرت و سؤ استفاده از نفوذی که از پیش نیز در کمیته موقت داشتهاند، امکان هر گونه رشد سالم این شورا را ناممکن ساخته اند. وجود رفتارهای غیر دموکراتیک و جریانات خودی و غیر خودی بر باور من نمیتوانند راهساز آزادی ایران باشند.
بسی اندوهگین هستم و پر از درد، از این که مجبور به استعفا میشوم. امیدوارم و باور کنید که آرزو دارم، من در اشتباه باشم، زیرا ایران و آزادی ایران برایم مهم تر از شهرت و مقام میباشد. برای انجام وظیفه آمده بودم ولی افسوس که بر پی وجدان و خردم مجبور به استعفا از شورای عالی هستم.
برای من امنیت جانی و آزادی جوانان ایران مهمتر از جاه طلبیهای عدهای سیاست باز میباشد به همین دلیل جان و روانم را حاضرم هدف تهمتها و توهینها قرار دهم ولی وجدان خود را هرگز نخواهم فروخت. دروغ مصلحتی را باور ندارم، راستی را نمیخواهم قربانی وعدههای مصلحتی کنم.
پاینده ایران
خسرو صمدی (فروهر)، تاریخ نگارش ۲۳ اردیبهشت ۲۵۷۲
به نظرمن جنابعالی بایستی بیشترازاین مقتدرانه برخوردمیکردی یعنی استانه تحملت رابالاترمیبردی اگه هم ناراحتی یاافشاگری هم لازم بودمیگفتی به هرحال اگه به هرشکل درصحنه خودت رانگه میداشتی بهترمیتوانستی اعمال واهداف انان رارصدکنی و موی دماغشان بودی ولی توالان صحنه رابرای این نامردهاخالی کردی اونها(اصلاح طلبان وملی#مذهبی هااکنون بهترمیتوانندمخ شاهزاده راتریدکنند