دلیل فاجعه ۵۷ کمبودها نبود، بلکه ترس ایرانیان از بیداری و وحشت ایرانیان از نوآوریهای ناشناخته بود که دوران ایرانساز پهلوی با خود به همراه داشت. فراموش نکنیم خیانت روشنفکرنمایانی که ترس مردم ایران از پیشرفت و مدرنیته را دامن زدند و بیگانگانی که این فرار از پیشرفت را تشویق میکردند.
ایرانیان معتادانی بودند که قرنها به بدبختی عادت کرده بودند، حقارت را عرفان، گدایی را قناعت، کثافت و بیماری و مرگ زودرس را سرنوشت مینامیدند. با آب مخلوط با ادرار شهرها وضو میگرفتند، گوشت کرم زده را حلال مینامیدند و بیگانه پرستی را عبادت. اعتیادی که نه ما را میکشت نه میگذاشت زندگی کنیم. در خماری قرنها خود را باخته بودیم. بما گفته بودند خوابیدن ما را زود تر به بهشت میرساند، جهنم زندگی در نکبت را امتحان بهشت رفتن میپنداشتیم.
پهلویها زنگ ساعتی بودند که خواب طولانی ما را پایان داد، از شما میپرسم آیا مانند من تا به حال چند تا از این ساعت ها را صبح سحر به گوشهای از اتاق پرتاب کردهاید؟ چنان به اذان عقبماندگی عادت کرده بودیم که از صدای تراکتور پیشرفت پهلوی وحشت زده به لالاییهای مالاخولیایی جلال آل احمدها پناه بردیم. از تمدن بزرگ وحشت زده به مدینه فاضلهٔ شارلاتانهایی مانند شریعتی پناهنده شدیم.
آنهایی که تلاش می کنند هر روز با دروغی جدید دوران پهلوی را سیاه جلوه دهند دشمنان ما هستند. آنها میکوشند ضد انقلاب ارتجاعی ۱۳۵۷ را اینگونه بزک کرده منطقی جلوه دهند. تلاش آنها با این بهانه تراشیها این است که ما ایرانیان هرگز به دلایل راستین خودکشی ۱۳۵۷ جامعه مان پی نبریم. زیرا تا زمانی که ما ایرانیان خودشناسی را آغاز نکنیم، محکوم به تکرار اشتباهات خود میباشیم. تا زمانی که به خود نیاییم استعمار جهانی از ترس ما ایرانیان همواره سود جسته، قصابان را در لباس خیر خواهان به ما تحمیل خواهد کرد.BBC اینبار خمینی را در لباس موسوی، خلخالی را در لباس کروبی به ما خواهد فروخت. شاید هم اینبار رحیم مشائی یا مجتبی واحدی را در لباس فرشتگان به ما قالب کنند.
این ترس ما از پیشرفت و مدرنیته بود که ما را به تحجر جمهوری اسلامی محکوم کرد، نه بد بودن پهلوی ها. هم میهنان در هر نظام سیاسی اشتباهاتی میباشد، ولی آیا هر جامعهای خودکشی سیاسی میکند؟ آنکس که دوران پهلوی را با بیعدالتی، پارتی بازی، دزدی و بردگی تعریف میکند و اینگونه تلاش در توجیه ضد انقلاب ارتجاعی ۱۳۵۷ را دارد، یا هنوز در خواب است، یآ آنکه میداند ولی نمیخواهد که ما بدانیم!
چگونه این خواب رفتگان یا بد خواهان به خود اجازه میدهند اینهمه پیشرفت ایران را ببینند ولی آن دوران را در بیعدالتی، پارتی بازی، دزدی و حماقت تعریف کنند. مگر میشود بدون شایسته سالاری از ژاپن دهه ۷۰ میلادی رشد اقتصادی سریعتری داشت؟ مگر میشود امنیت دوران پهلوی را داشت بدون عدالت؟
به این افراد باید گفت خسته نشدید از ۳۴ سال دروغسازی؟ خسته نشدید از این که هر سال دروغ جدیدی بر ضد پهلویها میسازید؟ راستش را بگویم من که دیگر حالم از این دروغها بهم خورده است، شما چطور؟ این افراد باید بدانند که تاریخ با ماست، ولی شاید هم میدانند ولی میخواهند امروز ما را بدزدند!
خسرو فروهر، اسفند۲۵۷۱.
استفاده از این نوشته فقط با ذکر نام نویسنده مجاز میباشد.
درودبرتوفرزندپاک سرشت وآگاه ایران
براستی که خون بابک درتن توروانست وعشق به میهن اهورایی یمان را ازشاهنشاه آریامهر آموخته ای .
پرتوان ونیرومند وپایدار بمانی خسرو گرامی
من هم به نوبه خودم به اين جماعتي كه انگار مشكل ژنتيكي و بعضي ها هم دشمني دارند با خاندان پهلوي بايد بگويم كه: خواهش بس كنيد. ديگه حالمان از ادبيات شما جماعت شورشي بهم ميخورد. از روشنفكري را فقط ژست آن ياد گرفته ايد در حاليكه تاريك انديش زمان هستيد.
همین که این افراد، همچنان به دروغ سازیشون در مورد خاندان سترگ پهلوی ادامه می دهند، نشون میده که چقدر از واقعیت می ترسند. از روشن شدن حقیقت می ترسند. اینها واکنش هایی است در برابر ترس. وقتی انسان از چیزی می ترسه بهش حمله می کنه. این حرف منو روانشناسها تأیید می کنن. شما گربه رو هم وقتی دنبال می کنید فرار می کنه، اما اگه گیر بیفته بر می گرده چنگ می زنه. چون می ترسه. این که بعد از 34 سال هنوز این رژیم منحوس به لجن پراکنیش ادامه میده، به خاطر اینه که هر روز خطر روشن شدن حقیقت برای جمهوری اسلامی بیشتر می شه و اینو همه می دونن. برای همین من فکر می کنم اتفاقاً این کارهای رژیم باید ما رو امیدوارتر کنه به مسیری که در پیش گرفته ایم و در راه روشنگری ای که همۀ ما بهش ایمان داریم دلگرممون کنه.
من فکر می کنم برای روشنگری باید از خودمون و دوستان خودمون شروع کنیم. به نظر من هنوز خیلیها از روی ناآگاهی از رژیم شاه انتقاد بیجا می کنند، نه از روی پست فطرتی. منظورم بیشتر قشر دانشجوی مملکته که بدون هیچ مطالعه ای، بدون این که چند ورق کتاب یا منبع معتبر بخوانند، انتقادهای احمقانۀ شیادان رو تکرار (بخوانید نشخوار) می کنند. اینها از روی حماقت از خاندان پهلوی انتقاد می کنند، از روی پست فطرتی نیست. خود من رفته رفته چند تا از دوستامو قانع کردم که خاندان پهلوی چه خدماتی کرده و چه ارزشی داشته. (حتی با استفاده از کتاب هایی که توی همین رژیم چاپ شده) خیلی طول کشید تا تونستم قانعشون کنم. مجبور شدم خیلی مطالعه و تحقیق کنم تا بتونم جواب درست بدم. ولی تسلیم نشدم. با این دوستان هم قهر نکردم. به اعتقاد همدیگه هم کاری نداشتیم. تنها چیزی که ما رو پیوند داد، حرف منطقی و مستند بود. از هر 4 نفری که روشون تإثیر میذاریم، اگه فقط یکیشون بتونه روی 4 نفر دیگه تأثیر بگذاره عالیه. رژیم از همین چیزا می ترسه.
به ایران بیندیشیم
پاینده ایران
آئیریک
خسرو جان برنامه ی پنج شنبه چرا درvimeoآپلود نمی شه
خسرو
خسرو جون یک برنامه در مورد جمهوری رضا شاهی بگذارید من به شدت طرفدار انقلاب سفید انقلاب شاه و ملت ام یعنی حکومت بعدی جمهوری با ساختاری پهلوی از جنس انقلاب و شاه
خسرو جون برنامه ات رو دیدم ازvimeo واقعا عالی بود فقط یادت باشه متولدین دهه ی هفتاد تمام بازیگرای فیلم فارسی دهه ی پنجاه را می شناسند به لطف رسانه های اجتماعی
خسرو جون کجای حرف های من زننده است کی گفتم مردم راضی هستند
خسرو جان در مورد تقویم ایرانی یک برنامه بگذار چرا تقویم نباید آریایی میترایی باشد که الان سال هفت هزار و خورده ای که باید باشه
خسرو جون چرا برنامه ات از vimeoرا صد بار آپلود کردی
بازتاب: این ترس ما از پیشرفت و مدرنیته بود که ما را به تحجر جمهوری اسلامی محکوم کرد، نه پهلوی ها! - وبلاگ خسرو فرَوَهَروبلاگ خسرو فرَوَهَر
نوشته “پایان ترس آغاز بیداری ماست” عالی بود و پاسخی قاطع به مسعود بهنود و همفکرانش.
هیچوقت، حرفهای دروغ معدودی آدم معلوم الحال، نمیتونه حقیقت شخصیت شما رو که یک انسان پاک و ایران پرست هستین زیر سوال ببره. همون اندازه که بزرگ پادشاهان پهلوی با وجود اینهمه تریبونهای مخالف علیه اونها و داشتن تنها چند تریبون نظیر شما، بیشترین طرفدار رو در ایران دارن، شما هم که شناخت مکتب پهلویسم رو نمایندگی میکنی، طرفدارانت بیشمارن و باورمندانت بسیار زیادن در ایران و خارج از کشور.