گذر از سایه محسن چریک های کنفرانس لندن, پاسخی به رامین پرهام – خسرو فروهر

به تازه واردین درود میگویم, لطفا به ته صف تشریف ببرید.
آقای #رامین_پرهام من خسرو فروهر هستم. فکر میکنم با نام من آشنا باشید. نزدیک به ۱۰ سال است در رسانه های گوناگون در راستای ایرانشهری و مکتب پهلویسم سخن میگویم.
آقای رامین پرهام, چون فروردین ماه در کنفرانس گذر از جمهوری اسلامی لندن, علاوه بر سانسور هواداران پادشاهی و سوء استفاده از نام شاهزاده, شما با تجزیه طلبان قوم گرا و اصلاح طلبان سازگارا با رژیم, همسخن و همراه شدید, مجبور به نوشتن پاسخی کوتاه به شما شدم.
تجزیه طلب آن حزبی است که در اساسنامه اش وجود ملت ایران را انکار میکند!
لمپن خیابانی ان کسانی هستند که در خیابان های ۵۷ سر میبریدند و شما آنها را به نام الیت در لندن به مصدر ولایت مردم ایران نشاندید!
از دی ماه سال پیش چقدر پادشاهی عاشق پیدا کرده است. آقای پرهام پادشاهی را صیغه ابو الاستالین های لندنی نکنید!
ان روزنامه نویسی که شاعرانه مداحی چشمان هندی خمینی را میکرد, خلأ اخلاقیاتش هنوز “خلا” وار پر از پول عربستان است!
آقای پرهام مکتب پهلویسم را که من و یارانم سال ها پدافند کردیم را به قاچاقچیان لندن ارزان فروختید!
آیا به این دلیل که  در مقاله “«ایرانیسم» و پایانِ تعارفاتِ چهل‌پنجاه ساله” میگویید ۱۰ سال پیش با مکتب ایرانشهری, به قول خودتان ایرانیسم, برای اولین باردر اسرائیل آشنا شدید, در کنفرانس لندن امسال با تجزیه طلبان قوم گرا و نیز پایه گزاران سپاه پاسداران, سازگآرا و نیز قلم به مزدان تهنیت گو به خمینی مانند نوریزاده همراه شدید؟ براستی این کدام دموکراسی بود که  شما و یارانتان حتی یک هوادار مکتب پهلویسم را در کنفرانس لندن دعوت نکرده بودید؟!
آقای پرهام زمانی که من و یارانم از مکتب پهلویسم پدافند میکردیم شما کجا بودید؟
چه شد که در این جلسات, سازگارا ها فقط با شما همنشین میشوند! سخنانی که در پدافند از دوران پادشاهان پهلوی میگویید برای من و یارانم تازگی ندارد, دهه ها پیش گفته اند و گفته ایم, پرسش این است که شما چگونه و کی به این سخنان رسیدید!

 خسرو فروهر

  • توضیح: این نوشته من در پاسخ به سخنان زننده و رفتار زشت آقای رامین پرهام  در همگام مناظره  با  آقای تقی زاده  در راستای کنفرانس کندن  در برنامه آقای میبدی بود که بین سیاسیون به شدت جنجال به پا کرد!

این نوشته در نوشته ها ارسال و , برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

14 دیدگاه دربارهٔ «گذر از سایه محسن چریک های کنفرانس لندن, پاسخی به رامین پرهام – خسرو فروهر»

  1. نادر مقبلان می‌گوید:

    خسرو گرامی پرهامها ی زیادی آمدن و هستند و خواهند آمد همه اینها در یک چیز شریک هستند موازی سازی با آنانی که چهل سال از این عمر کوتا روی زمین را برای نجات خانه از دست رفته قربانی کردند چه در غربت ویا ایران ویا کشتار گاه ایوین.
    در همه اینها تاریک اندیشی فریاد میزند و تاریک اندیشها همانهایی هستند که خاندان پهلوی را زیر نقد و زربین داوری میبرند با نگاه غرق درگناه آلودشان. اما تا زمانی که انسانهای نیرومند چون شما تابش نور راستی راه پهلوی هستید اینها در تاریکی خود با دورخود چرخیدن نمیتوانند با این کنفرسهای ابله هانه ای که با پول زیر میزی آقای آهی که پیدا نیست باد از کجا به جیب این موازی سازان میریزد توانمند هستند
    ولی در مقابل کوچکترین آوایی که از مردم برای پهلوی در گوش کرشان تنین میکند به لرزه در می آیند باشد که با همین تنین پهلوی در گوششان از ریشه بسوزند بزودی
    جاوید شاه

  2. بهروز می‌گوید:

    درود خسرو جان. پرهام ها چ بسیارند ولی ملت ما تا زمانی که خودشان آگاه و فعال نشوند، آش همین است و کاسه همین کاسه.

  3. مهران مهر می‌گوید:

    خسرو عزیز و مبارز،
    مطمئنم که به این مطلب پی برده اید که تمام تلاش های این خائنین و جااندازان جهت ترساندن مردم از رزیم چنج است،،، داستان ادامه همان داستان همیشگی اطلاعات سپاه و جا انداختن این مطلب است که اگر ملاتریا نباشد ایران از دست خواهد رفت…!!!!!!! خوب به این نکته توجه کنید که وقتی سخن از خلا سیاسی و اوتوریتی در نبود جمهوری کثیف اسلامی میکنند به این معناست که میخواهند نتیجه گیری کنند “به دلیل نبود یک پلان مشخص پس از فروپاشی نظام جهل و جنون بهتر است ملایان بمانند تا ایران بماند”!!!… تمام تلاششان جا انداختن این تفکر در اذهان مردمست…

    درود برشما

  4. بهروز می‌گوید:

    درود بر خسرو عزیز و گرامی . استفاده بردم

  5. بربط می‌گوید:

    خسرو خان گرامی,
    محسن چریک کم بود که رامین چریک هم اضافه شد و تبریک به تلویزیون پارس که با داشتن مهره ای بنام علیرضا مبیدی حامی این چریکان شده!!

  6. سامان می‌گوید:

    از تظاهرات دی ماه که مردم درود بر شاهزاده و رضا شاه روحت شاد سر دادند , سر و کله چریک ها پیدا شد . محسن چریک و حالا هم پرهام چریک …….
    ریچارد نیکسون و محمد انورسادات روسای جمهور آمریکا و مصر عظمت و بزرگواری شاه ایران را بهتر از این چریک ها شناخته بودند “ننگ بر آنهایی که در خیابانهای ایران فریاد مرگ بر شاه گفتند ” امروز داشتم مصاحبه ریچارد نیکسون سی و هفتمین رئیس جمهور آمریکا در هنگام ورود به قاهره را نگاه میکردم که در مراسم خاکسپاری شاهنشاه این مرد بزرگ شرکت کرده بود. ایشان انتقاد تندی به سیاست های دولت کارتر به ایران کرد و گفت : من عقیده دارم که نحوه برخورد دولت آمریکا با شاه و پس از خروج شاه از ایران شرم آور بود و لکه ای سیاه در تاریخ سیاست خارجی آمریکاست و
    من فکر میکنم که جرات و مهمان نوازی پرزیدنت انور سادات از شاه و در واپسین روزهای زندگی او و در زمانی که آمریکا به او پشت کرده بود قابل تقدیر است.

  7. امیر بیگلر می‌گوید:

    با درود جناب فروهر
    شاید خیلی‌ها مانند من با اهداف کنفرانس لندن و برخی شخصیت‌های شرکت کننده در آن همخوانی یا پیوندی نداشته باشند ولی با نگرش شما هم نمیتوانم همخوانی داشته باشم زیرا برخورد شما براستی برخورد یک انسان آزاده و فرهیخته نمی‌تواند باشد. جناب پرهام هیچگونه ابراز نگرش شخصی در این کنفرانس نکرده و تنها نقش پیام آور را داشته، انتقاد شما در کجاست؟ شما دانسته یا ندانسته پیرو همان فرهنگ اسلامیست هستید که «یا با مایی یا بی ما» ! دوست گرامی این فرهنگ در نزد نسل پیش رواج داشت که انقلاب ۵۷ را بثمر رساند و کینه ی حسینی در آن نسل آنچنان عمیق بود که حتا در هنگامه خطر پشت به همسنگر دیرینه خود زنده یاد شاهپور بختیار کرد!
    همنسل گرامی،
    اگر قرار باشد در رفتار ما دگرگونی بوجود نیاید و همانگونه که پدران ما عمل کردند، ما هم بکنیم و اشتباهات آنها را تکرار کنیم! بنابر این تجربیات چه پویایی برای ما داشته؟ اگر شما که دایه فلسفه پهلویسم (؟) را دارید و بدان باور دارید، باید بتوانید آنهایی را که پشیمان شده اند با آغوش باز بپذیرید، همانگونه که محمدرضاشاه با مخالفانش میکرد. افزون بر این پس از ۳۹ سال دربدری در اروپا یا آمریکا باید این مهم را درک کرده باشیم که یک جامعه پویا و متمدن، همبودگاهیست که تمام تفکرات و رنگهای خود را بپذیرد و در خود جای دهد.
    جناب فروهر،
    آیا ما باید پس از سرنگونی رژیم اسلامی و رهایی مام وطن پس از ۱۴۰۰ سال بار دیگر جنگی در درون آغاز کنیم تا دگراندیشان را وادار به قبول اندیشه خود سازیم؟ آیا بهتر نیست که پس از رهایی از یوغ فرهنگ اسلام، برای نجات کشور دست در دست هم دهیم و ایران را بسازیم؟ یا اینکه همانگونه که فرهنگ بیگانه سده های پیش تخم کینه در دل ما کاشته، بدنبال تضادهای همدیگر باشیم؟!

    امیر بیگلر
    هامبورگ ۲۰۱۸/۰۴/۲۷

    • admin می‌گوید:

      امر به معروف و نهی از منکر شما آقای بیگلر, چنان بی ربط به موضوع بود که مجبور به پاسخ شدم! بدون آگاهی از آنچه اتفاق افتاده است با تبر یک مرشد اخلاقیات سر از تن جدا میکنید. این رفتار شما ملال آور است!
      این نوشته من در پاسخ به سخنان زننده و رفتار زشت آقای رامین پرهام نسبت به آقای تقی زاده در مناظره این دو نفر با هم در برنامه آقای میبدی بود که بین سیاسیون به شدت جنجال به پا کرد!
      در این مناظره آقای پرهام سخنانی گفتند که نیاز به پاسخ گویی داشت! علاوه بر آن دیروز برنامه فیسبوک زنده ای انجام دادم که در آن مسائل را کاملا باز کردم.

      خسرو فروهر

  8. امیر بیگلر می‌گوید:

    تقدیم به شما و سرور گرامی دکتر تقی زاده

    امیر بیگلر:
    #انسان_دگم_کیست؟_دگماتیسم_چیست؟

    انسانی که نگرش و باورهای بسته و کلیشه ایی داشته باشد و نتواند مسائل را از هم تفکیک کند و تک‌تک مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد، واژه (دگم) را به او الحاق میدهند. این پدیده یا رفتار در انسان بر اثر ساخنارها و باورهای ذهنی شخص پدیدار می‌گردد, به چم دیگر تربیت، سپهر پرورش الهام دهنده در ساختار ذهنی میشود. هنگامیکه انسان دگم در برابر جستارهای گوناگون قرار میگیرد و ملزم به بررسی است، همه را در یک هاونگ ریخته و یک پاسخ نامفهوم و گنگ و بغایت مسخره از خود بروز خواهد داد!!!! (۱)

    جَزمیت، خشک‌اندیشی یا دُگماتیسم یا جزم گرایی(به انگلیسی: Dogma) عبارت است از روش اندیشه‌گری غیرانتقادی، غیرتاریخی و متافیزیکی، که بر بنیاد باورهای جزمی روایت شده و بر نظرات، برهان‌ها و باورها استوار است، باورهای ثابت را بمثابه حقایق همیشه همان و همه جا درست، می‌انگارد بی این که آن‌ها را در روندهای تاریخیِ شناخته شده مورد آزمون و آزمایش قرار دهد، بدون این که بر بنیاد دانش‌های تازه و آموزه‌های عملی نوین به بازبینی درونمایه حقیقت آن‌ها و ارزش معرفتی آن‌ها بپردازد.(۲)

    جزم‌باوری – از دید فلسفی – بیانگر اندیشهٔ غیردیالکتیکی، متافیزیکی است، که بر معارف حاصله – بدون کوچکترین انتقاد – باور می‌آورد، آن‌ها را بطور کلیشه‌ای در شرایط جدید پیاده می‌کند، بدون این که خود به تحلیل و واکاوی آن‌ها بپردازد، بدون اینکه به تعمیم تئوریکی آن‌ها اقدام کند و بدین طریق به پیشرفت معرفتی راستین یاری رساند.(۲)

    دگماتیسم، مشخصه خاص هر مذهب و هر نگرش مذهبی است. دگماتیسم میتواند حتا در انسان روشنگر هم تبلور پیدا کند. هنگامیکه یک روشنگر پیرو بی چون و چرای یک ایدئولوژی یا فرهنگ یا مذهبی میشود. او باور خود را بدون یک نگرش انتقادی پذیرفته!(۱)

    منابع.

    ۱)- کانال امیر بیگلر
    ۲)- برداشت از
    https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%B2%D9%85%E2%80%8C%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%DB%8C

    @AmirHbiglar

  9. فریبرز می‌گوید:

    با سلام.
    تقریبا ” حدود 40 سال است که هر از گاهی در نتیجه اتفاقاتی که در داخل کشور میافتد ، انجمن های در خارج از کشور شکل میگیرد که به منظور بررسی چگونگی مواجهه ومدیریت آن اتفاقات داخل کشور انجمن های مذگور با دعوت از گروه ها و افراد سرشناس سیاسی واجتماعی با سلیقه ها و اعتقادات مختلف و گاها” کاملا” مخالف دعوت میشود تا در جلساتی شرکت و برای رسیدن به روشی واحد با هم گفتگو کنند. واین جلسات برگزار شده همواره به یک نتیجه منجر شده و آن نتیجه تنها یک فایده عملی داشته که هیچگاه از آن فایده استفاده درستی نشده است. اینکه چرا همواره به یک نتیجه بدست میاید و چرا از فایده آن نتیجه استفاده درستی نمیشود و آیا میتوان از این جلسات به نتایج بیشتر وبا فوائد عملی بیشتر دست یافت؟ البته که میشود ولی به قول قدیمی ها به شرط ها و شروط ها.

  10. فریبرز می‌گوید:

    نتیجه تکراری جلسات: اینکه این جلسات که شامل گروه ها و افراد مشهور و قدیمی گاها” جدید میشود که بیانگر عقاید از راست سنتی تا چپ رادیکال که سلطنت طلب ها را شامل میشود، هرگز به هیچ دست آورد و همگرائی و نقطه نظر مشترک در چگو نگی کمک به جریانات داخل کشور به منظور مقابله و سرنگونی رژیم جنایتکار دینی اسلامی، نشده است.
    فایده این نتیجه تکراری: ممانعت از تشکیل این جلسات که به جزء جلوگیری از اتلاف وقت افراد دعوت شده و هدر رفتن پول از سوتفاهم ها و کینه ها و دشمنی ها ببشتر که در اثر بحث ها که همواره با ایراد اتهامات و گاها” نوهین همراه هستند ، جلوگیری میشود و نکته مهمتر اینکه مانع نتیجه گیری مردم کشورهای حامی دموکراسی و خواهان کمک به تشکیل حکومتی سکولار و لیبرال و دموکرات در ایران هستند ، مردم ایران توانائی کار تیمی را ندارند و همچنین مانع از دلسردی و سرخوردگی ایرانیان در داخ کشور خواهد شد.

  11. فریبرز می‌گوید:

    عدم بکار گیری فایده نتیجه تکراری جلسات: دلایل مختلفی میتواند داشته باشد. نوع و شدت اتفاقات در داخل کشور، حضور افراد و گروه های جدید با تفکر و عقاید جدید که اغلب به تازگی از ایران به خارج پناه آورده و یا در بعضی تز مواقع هدیه های کادو پیچ شده سازمان اطلاعات رژیم مذهبی ایران بوده و یا گروه ها و افرادی که در تثر جمگ قدرت در داخل رژیم غیر خودی شده اند، به میدان آمدن دولت های جدیدی که یا واقعا” حامی دموکراسی و حقوق بشر بوده و هستند و یا به دلایل مختلف به این نتیجه رسیده اند که با کمک به بعضی از افراد و گروه های مخالف حکومت ایران و بوجود آوردن یک جبهه جدید برای تحت فشار قرار دادن حکومت ایران به خواسته های خود برسند. و یا با حمایت از بعضی از افراد و گروه های مخالف به رژیم ایران نشان دهند که آنها نیز توانائی انجام کارهای مشابه حکومت ایران را دارند و با حمایت های مالی و پشتیبانی های دیگرمثلا” ایجاد یک کانال ماهواره ای ، برای برخی از افراد نیز اگر هزینه ها مثلا” بلیط هو اپیما و هتل و شام و نهار شرکت در جلسات میتواند هم کار و هم تفریح و گردش و تنوع باشد البته نباید هدایای یاد بود این جلسات را که به برخی ار مدعوین داده میشود فراموش کرد. البته هستند افراد و گروه های میهن پرستی که بعد از شرکت در تعدادی از جلسات و رسیدن به نتیجه تکراری از فایده آن استفاده کرده و از شرکت در این گونه جلسات خوداری کرده با روش های دیگری با رژیم جنایتکار مبارزه کرده به مردم ستمدیده کمک میکنند.

  12. فریبرز می‌گوید:

    چرا نتیجه تکراری است. دلایل زبادی وجود دارد.
    فراموشی این نکته مهم که مبارزان در داخل کشور که جان و آبروی خود و خانواده اش را برای نجات میهن و مردم ایران در طبق اخلاص قرار داده و هر گونه خطری را به جان میخرند از مبارزان خارج از کشور انتظار کمک دارند نه مدیریت . آنها توانائی مدیریت و رهبری مبارزه را با تحمل شکنجه ها و فشارهائی که با پوست گوشت خود و خانواده خود بدست میآورند و توانائی رهبری مردم را چه در زمان مبارزه و چه بعد از سرنگونی رژیم یا به قول بعضی افراد در خارج از کشور در زمان خطیر و بحرانی!!! خلاء اتوریته واقعا” خنده دار است از طرفی حق با آنها است در زمان حاضر که رژیم و عواملش به هیچ بنی و بشری رحم نکرده حتی به مردان مبارز پا به سن گذاشته نیز تجاوز میکنند و به وحشایانه ترین روش ها زندانیان را شکنجه میکنند و به آنها داروهائی تزریق میکنند که باعث ایجاد لخته شدن خون در رگهای پا شده با ایجاد تورم بسیار زیاد پا علاوه بر خطر سکته و ایست قلبی چنان دردی در پا های متورم بوجود میاید که حتی با اشاره به پا از فاصله یک متری و تنها تحریک پا چنان دردی بوجود میاید که نفس در سینه بند آمده و بعد مجبور به راه رفتن میکنند که شدت درد به حدی است که زندانیان برای رهائی از درد با سر ب سمت دیوار و یا میله های زندان برای خودکشی شیرجه میزنند ولی برادران زندانبان بعد از چند مورد با بستن دست زندانی با دست بند به دست خود از خودکشی زندانی جلوگیری میکنند ولی برای مبارزانی که در خارج از کشور نگران دوران خلاء اتوریته که برای انها بسیار بسیار بسیار خطیر و بحرانی میباشد ولی روزهای که با هر ثانیه برای فرار از درد اروزی مرگ کردن و روزها و شبهای طولانی انفرادی در اتاقک های که فقط باندازه ایستادن و بروی زانو نشتن فضا دارد در تاریکی مطلق و سکوت مطلق و سپری کردن ماه ها در آن حالت که غذا را باید ایستاده و چهار زانو در حالتی کت توانائی دیدن قاشق را نداری و صدای خوردن قاشق پلا ستیکی به ظرف پلاستیکی غذا به زیبا ترین موسیقی تبدیل میشود و لحظاتی که تهدید میشوی که در نوبت بعدی ملاقات به مادر و خواهر و برادر نوجوان و حتی تهدید به تجاوز به زن های حامله و دختر و پسرهای 5 و 6 ساله تهدید به تجاوز گروهی میشوند و … این لحظات برای آنان بحرانی و خطیر نیست چون مقام و منصبی وجود ندارد که در اثر خطر از دست دادن آن ، بحرانی و خطیر باشد.

  13. فریبرز می‌گوید:

    مبارزان در داخل کشور توانائی رهبری مبارزه حتی در دوران خطیر و بحرانی خلاء اتوریته را دارند و میتوانند مانع وقوع آنار شیست شوند و لازم به نیست شما به خکد نگرانی راه دهید. هم میهان در داخل کشور از مبارزان و فعالان خارج از کشور توقع و انتظتر دارند که صدای مردم ستم دیده ایران را به گوش مقامات و دولت مردان و سیاست مداران کشورهائی که در آنها مقیم هستید برسانید. با توجه به آزادی بیشتر و خطر کمتر به هر صورت که میتوانید رزیم و عوامل آن را رسوا کنید . با تلفن کردن و یا حضور در مجالس قانون گذاری و دیدار و صحبت با نمایندگان و دولت مردان کشورهائی که در آن زندگی میکنیددبه صورت گروهی و یا انفرادی با در داست داشتن عکس و نوشته ها با پخش فیلم اتفاقاتی که در ایران میافتد را به گوش آن ها برسانید. تصور کنید چه تاثیری دارد اگر با در دست داشتن عکس دکتر کاووس سی اسلامی که بی گناه در زندان کشته شد و سایر زندانیان و تشریح وقایع به صورت شفاهی و یا دست نوشته و اعلامیه به محل کار خانم فدریکا موگرینی مرجعه کرده و او را آگاه کنید . کسانی که در بلژیک و بروکسل زندگی میکنند با انجام این کار و آگاه کردن نماینده های پارلمان اروپا و بقیه دست اندرکارن با انجام این کارها و انجام سایر روشها جنایاتی که این رژیم غیر ایرانی انجام میده برای مسئولان ، احزاب و مطبوعانت و مردم عادی کشورهائی که در آنها ساکن هستید فاش کنید. فساد و دزدی سران حکومت را به گوش مردم کشوری که در آن زندگی میکنید برسانید صدای مردم مظلوم و ستمدیده هم میهنان خود باشید. میدونم همه گرفتار زندگی و دردسرهایش هستیم ولی آیا آنقدر مشعول زندگی هستید که حتی در هر برای یک ساعت وقت ندارید. با بقیه ایرانیان هماهنگی کنید 30 نفر متوانند هر روز یک ساعت وقت خود در راه نجات مردم ایران و آزادی ایران زمین بگذرانید . و ما هم قول میدیم از با دادن خون و جان های مان در مقابل مزدوران رژیم در داخل ایران ایستادگی کرده ، اجازه از بین رفتن زحمات شما را نخواهیم داد.به ایران قسم اگر هماهنگ باشیم حتی توانائی محاکمه کردن مزدوران و سران رژیم را که دست هایشان به خون جوانان میهن آعشته است را در دادگاه های بین اللملی به حقیقت تبدیل کنیم . تصور کنید سران امران و عاملان که در قتل جوانان بیگناه ایران زمین که در پردیس خاوران خوابیدند و بقیه شهیدان راه آزادی ایران زمین را در دادگاه های بین المللی جلوی چشم مردم جهان محاکمه و مجازات کنیم. آن شهدا و ندای عزیز ایران که تصویر صورتش که با آرامشی عجیب با چشم های باز به استقبال مرگ رفت و سهراب اعرابی عزیز و بقیه شهدا که جه در خیابان ها و چه تو کهریزک ها و اوین بیگناه کشته شدند. سهراب بهشتی شجاع و عزیز که حتی شکنجه گری موجب شهید او شده بود از شهامت و شجاعت او شگفت زده شده بود. با در دست گرفتن عکس شرح نحوه کشته شدن و علت زندانی شدن این قهرمانان میهن در پارلمان اروپا ، سازمان ملل و دفتر حقوق بشر این حگومت را رسوا کنیی. با عکس نرگس محمدی، گلرخ ایرائی عزیز قبل از اعتصاب و بعد از اعتصاب ، اتنا دائمی و عبدالفتاح سلطانی و…. با اگاه کردن مردم و مسئولان در کشورهائی که زندگی میکنید از داستان ظلم و تبعیضی که به سپنتا نیکنام این هم میهن زرتشتی و بقیه هم میهنان بهائی که تنها به دلیای اعتقادات شان ستم های بسیاری بر آن وارد شده و با فیلم ها و عکس های شیر دختران و شیر زنان ایران زمین آبروی ظریف دروغگو و نوکر رژیم آخوندی را از بین ببریم. هم میهنان راه و روش های زیادی در خادج از کشور دارید که میتوانید به کاهش فشار و سختگیری رژیم و مزدورانش بشوید.و با پاسخ گو کردن رژیم و سران رژیم در مجمع بین المللی به آزادی میهن و هم میهنان خودتان کمک کنید. باکمی تامل و فکر در مورد اینکه شدت و گستردگی ستم و جنایت و فشارو فساد رژیم به حدی رسیده و خطری که ایران زمین را تهدید میکند به حدی جدی است که حتی رضا شاه بزرگ ، این سرباز عاشق و شجاع میهن از آرامگاه خودش بیرون آمده و با تنها و موثرترین روشی که در اختیار داشت به کمک میهن و همیهنان خو دش آمده یعنی با آشکار کردن پیکر پاکش تا راه و روش عاشقی و عشق حقیقی به ایران زمین را بدای یکبار دبگر به همه ایرانیان آموزش بده. دیگر هیچ عذر و بهانه ای برای ساکت ماندن نداریم و هر ایرانی میهن پرستی باید با تمام وجود و تا آن حدی که توانائی دارد برای آزادی و آبادی و سربلندی ایران زمین و ایرانی تلاش و کوشش کند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.