در تواریخ سیستان آمده است: وقتی که سپاهیان “قتیبه” سیستان را به خاک و خون کشیدند مردی چنگ نواز در کوی و برزن شهر که غرق خون و آتش بود از کشتارها و جنایات “قتیبه” قصه ها می گفت و اشک خونین از دیدگاه آنانی که باز مانده بودند، جاری می ساخت و خود نیز خون می گریست … و آنگاه بر چنگ می نواخت و می خواند: با این همه غم در خانه دل… اندکی شادی باید که گاه نوروز است…