هیچ کس صریحتر، شفافتر و بیپردهتر از آنچه که وزیر آموزش و پرورش دولت رئیسی روی آنتن رسانه به اصطلاح ملی گفت، نمیتوانست رسوا کند که اساسا در نظام آموزشی جمهوری اسلامی نه تنها اعتقادی به عدالت آموزشی وجود ندارد، بلکه طبقاتی شدن آموزش از سوی متولیان آن، تحسین و تشویق هم میشود.
حالا سالها پس از انقلاب، آقازادهها در ایران مدارسی دارند که امیرکبیر اگر زنده بود، آنگونه که به کلاس درس پسران قائم مقام فراهانی راه پیدا کرد، به اینها راه پیدا نمیکرد! مدارسی که معرف جامعه طبقاتی امروز و ماحصل دههها بیکفایتی دولتها در تحقق آموزش رایگان است. آقای وزیر البته در مورد آنها به مجری تلویزیون گفته است: «برای ماشین مدل بالا هم باید پول بیشتری بدهید!»
اظهارات وزیر آموزش و پرورش درباره مدارس غیردولتی و کالاانگاری آموزش از سوی او، گرچه عمیقا تاسفبار و اندوهناک است، اما باید قدردان صحرایی بود که بالاخره نقاب از صورت این همه شعار بزککرده برداشت، رویکرد حقیقی نظام آموزشی نسبت به آپارتاید آموزشی و مافیای آن را روشن کرد و آب پاکی را ریخت روی دست همه دغدغهمندان عدالت آموزشی.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: وزیر آموزش و پرورش در یک برنامه تلویزیونی از شبکه ۲ سیمای جمهوری اسلامی درخصوص مدارس غیردولتی سخنانی گفت که واکنشهایی را در پی داشت و حیرت و تعجب بسیاری از کارشناسان تعلیم و تربیت و استادان آموزش و پرورش را برانگیخت.
وی ابتدا در تمجید از برخی مدارس غیردولتی که کیفیت آموزشی خوبی دارند، گفت: «من بررسی کردهام خدمتی که بعضی از این مدرسهها کردهاند، دانشگاههای ما نکردهاند»، وقتی مجری برنامه میپرسد چه شرایطی دراین مدارس وجود دارد که این مدارس میتوانند چنین کیفیتی را ارائه بدهند و مدارس دولتی نمیتوانند؟ و تأکید کرد که بله کسانی که پول دارند میتوانند به این مدارس بروند، ما هم علاقه داریم فرزندانمان را به این نوع مدارس بفرستیم، ولی نداریم چنین پولی را، که آنها را به مدارس برند، بفرستیم.
وزیر جوان برای اینکه سخن خود را توجیه کند، با استدلالی که به عذر بدتر از گناه شبیه بود، روبه مجری کرد و گفت: «شما اگر بخواهید ماشین مدل بالاتری هم بخرید، باید پول بیشتری بدهید؟!»
این سخن وزیر آموزش و پرورش حکایت از میزان عدم آشنایی ایشان با فلسفه آموزش و پرورش جهان و بخصوص فلسفه تعلیم و تربیت در ایران دارد، اگرچه این نگاه ابزاری منحصر به وزیر تازه کار آموزش و پرورش نیست و متأسفانه بسیاری از مسئولین بالادستی هم از گذشته تا کنون همین نگرش را به مقوله آموزش و پرورش داشتهاند.ولی تأسف بارتر از آن، بیان بدون ملاحظه این دیدگاه تبعیض آمیز و ابزاری نسبت به آموزش و تربیت فرزندان این ملت بود، آن هم در شرایطی که در بسیاری از مناطق کشور بخصوص مناطق روستایی و عشایری بسیاری از کودکان این سرزمین به دلیل تورم و گرانی و مشکلات اقتصادی از تحصیل بازماندهاند وبه کودکان کار تبدیل شدهاند.