در شرایطی که جامعه انفجاری و به ستوه آمده از فقر و فساد و گرانی طاقت‌فرسا در آغاز سال نو، کارشناسان اقتصادی و دلواپسان نظام را از خطر شورش ارتش گرسنگان هراسان کرده، خبرگزاری سپاه پاسداران (فارس) به درج اظهاراتی از آخوند محمدی گلپایگانی سردفتر خامنه‌ای در تعریف و تمجید از او مبادرت کرد که مضمون آن سرپوش گذاشتن بر ثروت‌اندوزی و غارتگری رهبر جمهوری اسلامی است.
در همین حال تلویزیون حکومتی روز گذشته در اقدامی نادر، سخنان رئیسی در اولین جلسهٔ شورای عالی رفاه و تأمین اجتماعی در تاریخ ۵ اسفند۱۴۰۰ را پخش کرد. او در این جلسه می‌گفت: بحث رفع فقر مطلق، از وظایفی است که ما همین امشب نباید اجازه بدهیم یک کسی بی‌شام سر بر بالین بگذارد. همین امشب نه فردا شب!
اگر دولت یکدست رئیسی بر سر کار نبود و دستگاه تبلیغاتی خامنه ای و رادیو تلویزیون دربست در خط او قرار نداشت، از سراسیمگی مشهود در این برنامه تلویزیونی می‌شد تصور کرد که این صحنه‌ها نمایشی است که به‌منظور تمسخر رئیسی و برملا کردن وعده‌درمانی‌های او تهیه شده؛ اما پیدا بود که هدف از نمایش این صحنه‌ها القای این است که فقر مردم فراموش نشده تا آبی بر آتش خشم میلیونها مردمی بریزند که ۸۰درصد آنها زیر خط فقر و ۴۰درصدشان زیر خط بقا به‌سر می‌برند و به‌سختی می‌توانند نان خالی برای زنده ماندن خود پیدا کنند.
گواه دیگر برای این گمان، اظهارات آخوند گلپایگانی رئیس دفتر خامنه‌ای در یک مصاحبهٔ مفصل با خبرگزاری سپاه پاسداران است. نامبرده در این مصاحبه ضمن دروغگویی دربارهٔ ساده‌زیستی خامنه‌ای و این‌که فرزندانش اجاره‌نشین هستند و خودش از مال دنیا هیچ ندارد و با نذورات و هدایای مریدان و مقلدان روزگار می‌گذراند می‌گوید: غصه و اندوه حضرت آقا برای مردم، آقا را پیر کرده است…
اگر چه رهبر جمهوری اسلامی از اوضاع فاجعه‌بار مردم ککش نمی‌گزد، اما وقتی اظهارات مباشرش را در کنار برنامهٔ تلویزیونی قرار می‌دهیم می‌توان دریافت که خامنه‌ای به‌عنوان دیکتاتوری که تمام هم و غمش حفظ حاکمیت لرزانش است، بیمناک انفجار اجتماعی است. کما این‌که رسانه‌ها و کارشناسان و اقتصاددان های داخلی نیز مداوماً نسبت به‌وقوع قیام به او هشدار می‌دهند.
یکی از آنها حسین راغفر است که هشدار داد: اگر یک عزم جدی سیاسی برای اصلاحات اقتصادی وجود نداشته باشد ما باید انتظار بحران های خیلی عمیق‌تر و گسترده‌تر از آنچه که در چهار ماه نخست نیمه دوم امسال پیش آمد را در ماه‌های سوم و چهارم ۱۴۰۲ انتظار داشته باشیم.
محسن میر‌دامادی از مقامات سابق در دولت خاتمی هم به سران نظام هشدار داده و گفته است: چنان‌چه یک‌بار دیگر، اتفاق مشابه فوت مهسا امینی رخ دهد، هم‌چنان این پتانسیل پنهان در جامعه وجود دارد که دوباره به‌پاخیزد و منشأ اعتراضات گسترده شود و عبور از این چالش هم به این سادگی نخواهد بود.
از سوی دیگر عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی گفته: پرسش این است که راه‌حل حکومت چیست؟ ادامه وضع موجود؟ یا تغییراتی بنیادی در سیاست‌ها؟ این پرسش را نمی‌توانید بدون پاسخ بگذارید. اگر بگویید سیاست‌های قبلی و فعلی را ادامه می‌دهید، بهتر از این است که هیچ پاسخی ندهید. پاسخ ندادن انفعال کامل است. خطر اینجاست که ساختار موجود قادر به اتخاذ تصمیم و دادن پاسخی روشن به این پرسش ضروری نیست و منتظر است که ببیند، امواج این دریا، قایق را به کجا می‌برد؟
