یک روانشناس: بررسی اخبار ایران نشان میدهد که مردم در شرایط عادی قرار ندارند در نتیجه حوادث هم عادی نیست. مثلا همین قتلی که به دلیل درگیری بر سر جای پارک خودرو رخ داده عادی نیست و اگر همینطور پیش برود حوادث بدتری را شاهد خواهیم بود.
سارا گلستانی» روانشناس در مورد افزایش آمار خشونت در جامعه و راهکارهای مقابله با آن به «اعتماد» میگوید: «آموزشهای کنترل خشم دیگر برای مردم کافی نیست. چون هر روز از سوی مسوولان در کشور ایجاد خشم میشود. بررسی اخبار نشان میدهد که مردم در شرایط عادی قرار ندارند. در نتیجه حوادث هم عادی نیست. مثلا همین قتلی که به دلیل درگیری بر سر جای پارک خودرو رخ داده، عادی نیست و اگر همینطور پیش برود حوادث بدتری را شاهد خواهیم بود. اصولا خشم هیجانی است که میتواند از انسان محافظت کند. بنابراین هر موجودی که جاندار است و قابلیت دفاع از خود را دارد وقتی در مورد حریمها و بقایش احساس خطر کند به واسطه هورمونهایی که در بدنش ترشح میشود شروع به مقابله یا فرار میکند. یکی از نمادهای این مقابله، خشم است. وقتی خشم بهطور نرمال و عادی بروز پیدا نکند و سرکوب شود، نمیتوان گفت که خشم از بین رفته بلکه در انباری از هیجانها باقی مانده و با محرک بعدی فعال میشود.
فرض کنید هر فرد روزانه ۱۰ واحد خشم از شرایطی که تحت کنترلش نیست، تجربه کند. بهطور مثال اینترنت وصل نمیشود، یک واحد خشم؛ تاکسی برای رفت و آمد نیست، دو واحد خشم؛ کالاها گران شده و افراد نمیتوانند کالاهای مورد نیازشان را خریداری کنند، سه واحد خشم… این روند ادامه پیدا میکند و با یازدهمین واحد، فرد بدون هیچ اختیاری این خشمها را بروز میدهد. یعنی بروز خشم از کنترل فرد خارج شده است. چرا؛ چون اگر این اتفاق نیفتد تبدیل به بیماری میشود و بعضا تعداد زیادی از آدمها در جامعه ما به دلیل اینکه خشم پذیرفته شده نبوده و بیشتر سرکوب شده دچار بیماری میشود. نه تنها بیماری روحی – روانی بلکه بیماریهای روانتنی. مثل ام اس، سرطان و… اگر خشمها به وقت خودشان بروز داده نشود به پرخاشگری تبدیل میشوند. پرخاشگری درجات مختلفی دارد. از قهر و بیمحلی نابجا تا توهین، ناسزا و قتل… در حال حاضر تمام افراد جامعه ما پرخاشگری و خشم را تجربه کردهاند.
افراد از مسائل مختلف ناراحت هستند و در جایی که بتوانند و زورشان برسد آن خشم و پرخاشگری را بروز میدهند. ببینید، راهکارهای مقابله با خشم در حال حاضر در جامعه ما از معنا خارج شده است. چون مسوولان باید به این موضوعات توجه کنند که متاسفانه توجهی نمیکنند. بهطور مثال در مورد حجاب واکنشها بسیار زننده شده است و تشنج میان افراد جامعه بیشتر شده. این برخوردها عواقب خوبی ندارد و مردم وقتی از این نوع خشمها لبریز شوند جای دیگری آن را بروز خواهند داد. بنابراین در درجه اول مسوولان باید متوجه شرایط باشند و به این موضوع فکر کنند که هرچقدر خشم در جامعه فزاینده شود دامن خود آنها را نیز خواهد گرفت. وضعیت فعلی جامعه اصلا وضعیت بسامانی نیست و مردم هم اقدامی نمیتوانند انجام بدهند. ببینید، زمانی مخاطب ما مردم بودند و راهکارهای مقابله با خشم را برایشان توضیح میدادیم، اما الان مخاطب ما مردم نیستند چون کاری از دستشان برنمیآید. بنابراین مسوولان باید به فکر چاره اندیشی باشند. این اتفاقات ناگوار اگر همهگیر شود دامن تمامی افراد جامعه را میگیرد.»