در پی بحران پریگوژین، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه با یک دوراهی مواجه است. مشخص شده است که تهدید بزرگ برای رژیم او ممکن است نه شورش واگنر، بلکه واکنش ارتش و سرویسهای امنیتی به آن شورش بوده باشد. اکنون، او باید راهی برای مقابله با این شکست اطلاعاتی و امنیتی بدون ایجاد ابهامات جدید در مورد تسلط خود بر قدرت بیابد. و برخلاف بحرانهای قبلی، او ممکن است دیگر نتواند به سازمانهای امنیتی که مدتها برای تضمین ثبات سیاسی استفاده میکرده است، تکیه کند.
در میان بسیاری از سؤالات جدی در مورد شورش یوگنی پریگوژین، رهبر واگنر، یک سوال بسیار مهم این است که چرا دستگاه امنیتی گسترده روسیه برای آن آماده نبود؟
سرویس امنیتی روسیه مدتهاست تاکید زیادی بر «پیشگیری» و اتخاذ گامهای تهاجمی برای جلوگیری از هرگونه تهدیدی برای دولت قبل از وقوع آن داشته است. این سرویس امنیتی حتی در گروه واگنر خبرچین داشت. با این حال به نظر میرسد که هیچ اقدامی برای توقف شورش قبل از شروع آن یا هشدار به کرملین در مورد برنامههای پریگوژین انجام نداده است.
طبق یادداشتی تحلیلی که در فارن افرز منتشر شده، در حالی که نیروهای واگنر حرکت خود را انجام دادند، هم سرویس امنیتی فدرال و هم گارد ملی روسیه، ارگانهای اصلی که برای حفظ امنیت داخلی و سرکوب ناآرامی در روسیه تعیین شده بودند، به عنوان نیروهای واکنش سریع شکست خوردند. گارد ملی تمام تلاش خود را برای جلوگیری از درگیری مستقیم با واگنر به کار گرفت. به نوبه خود، سرویس امنیتی فدرال – که چندین گروه نخبه نیروهای ویژه نیز دارد – به نظر نمیرسید اصلاً اقدامی انجام داده باشد.
واکنش اطلاعات نظامی روسیه به فرار واگنر به همان اندازه شگفتآور بود. آن لحظه را در نظر بگیرید که نیروهای واگنر به سمت روستوف-آن-دون، مرکز فرماندهی اصلی روسیه برای جنگ در اوکراین، لشکرکشی کردند. همانطور که پریگوژین با یونس بک یوکوروف، معاون وزیر دفاع و ولادیمیر آلکسیف، معاون اول رئیس اطلاعات نظامی ارتش روسیه نشسته بود، به نظر میرسید آلکسیف با پریگوژین موافق بود که با رهبری نظامی روسیه اختلافات زیادی وجود دارد. وقتی پریگوژین گفت که میخواهد وزیر دفاع سرگئی شویگو و ژنرال والری گراسیموف، رئیس نیروهای روسیه در اوکراین را وادار به پاسخگویی به اشتباهات خود کند، آلکسیف خندید و پاسخ داد: «میتوانید آنها را داشته باشید!»
از زمانی که روسیه در فوریه ۲۰۲۲ تهاجم تمامعیار خود به اوکراین را آغاز کرد، ارتش روسیه در حالت نوسانات خلقی مداوم و ناگهانی بوده است. برای مثال، شور و شوق در آغاز جنگ، تقریباً بلافاصله با شرمندگی عمیق از شکست مفتضح کارزار اولیه همراه شد. سپس، در تابستان ۲۰۲۲، ارتش دوباره اعتماد به نفس بیشتری در شرق پیدا کرد، اما با شوک اولین ضدحمله بزرگ اوکراین و از دست دادن خرسون مواجه شد. با این حال، بعداً، با سازماندهی مجدد ارتش در میان انتظارات حمله بزرگ روسیه در زمستان، اعتماد مجددی به وجود آمد. به دنبال آن پیروزی در باخموت، و سپس دوباره، نگرانی عمیق در حالی که روسیه در انتظار ضدحمله بزرگ اوکراین بود، دنبال شد.
اظهارات آلکسیف سیگنالی بود برای کسانی که در ارتش هم عقیده پریگوژین را دارند مبنی بر اینکه ممکن است جایی برای گفتوگوی جدی در مورد رهبری نظامی وجود داشته باشد. اگرچه آنها آماده حمایت از واگنر در عمل نبودند، این جناح در ارتش فرصتی برای شروع به صحبت در مورد آنچه در جنگ رخ می دهد را یافت. به طور خلاصه، آلکسیف سکوت رسمی در مورد رهبری نظامی روسیه را شکست و یک امر غیرممکن را ممکن کرد.
در چنین شرایطی بود که پوتین پس از پایان شورش مردم را مورد خطاب قرار داد. به نظر میرسید که او نه چندان به پریگوژین که نگران خود ارتش است. سخنرانی او با هدف ارسال پیامی روشن به نیروهای مسلح بود: در واقع، پوتین گفت، من پریگوژین را خائن می نامم تا شما به عنوان ارتش، چارهای جز فاصله گرفتن از او و پیام او نداشته باشید. پوتین با این کار اشتباه محاسباتی نکرد – او میخواست ارتباط واگنر را با ارتش و سرویسهای امنیتی قطع کند و فعلاً به نظر میرسد که این کار را کرده است.
اما در درازمدت، پوتین اجازه داده است که چالش جدیدی در رابطه با ثبات سیاسی ارزشمند او پدیدار شود. او با موفقیت به شورش پایان داد، اما چنین انتقاداتی از ژنرالهای در راس باقی خواهد ماند و احتمالاً افزایش خواهد یافت. این واقعیت که ۱۳ خلبان نظامی روسی توسط نیروهای واگنر سرنگون شدند، و اینکه شویگو و گراسیموف به طور کامل در طول بحران غایب بودند، تنها به نارضایتی نیروهای پیاده نظام دامن زد. اما اگر زمانی که روسیه در جنگ دچار شکستهای جدیدی شود و روحیه نظامی در جهت منفی تغییر کند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟