انتخابات نمایشی دور دوم یک رقمسازی رسوا برای پوشاندن تحریم بزرگ مردم ایران به سیرک خامنه ای بود. بنابراین روزهای سیاهتری برای حکومت او در پیش است. خامنهای با این نمایش میخواست مشکل جانشینی و بقای نظام خود را حل کند، اما در این هدف شکست خورد و جمهوری اسلامی یک گام بلند به سرنگونی نزدیک شد.
انتخابات نمایشی ۱۴۰۳ را میتوان یکی از نقاط عطف در حیات جمهوری اسلامی و یکی از آخرین تلاشهای رهبر ۸۵ ساله آن برای نجات حکومتاش در برابر بحران سقوط ارزیابی کرد؛ انتخاباتی زودهنگام که در پی مرگ مشکوک رئیسی در حادثه سقوط هلیکوپتر یک سال زودتر از موعد برگزار شد.
کیهان لندن در گزارشی نوشت: خامنهای تمام امکانات خود را به کار گرفت تا مشارکت در نمایش انتخابات را بالا ببرد و مشروعیت از دست رفته نظام را تا حدی ترمیم کند. آرایش نامزدها از ابتدا گویای تصمیم او برای ایجاد یک دوقطبی بود. ترکیب یک اصلاحطلب با پنج اصولگرا در میان شش نامزد نهایی که داوطلب جانشینی رئیسی بودند از جمله بیانگر سیاست نخنما و تکراری «انتخاب میان بد و بدتر» بود.
سخنان جسته و گریخته برخی چهرههای اصلاحطلب نیز نشان میداد که هدف حکومت، اعلام مشارکت ۵۰ درصدی است. با اینهمه، حتی آرای اعلام شده از سوی حکومت نیز بیانگر یک واقعیت بود: شکست خامنهای و جناحیناش در داغ کردن تنور انتخابات و «نه» بزرگ مردم ایران به جمهوری اسلامی!
شوک این شکست به حدی جدی بود که خامنهای در اقدامی بیسابقه بیش از چهار روز بعد از اعلام نتایج انتخابات نتوانست درباره افتضاح انتخاباتی پیامی بدهد. او پس از چند روز سکوت تنها توانست خود را دلداری بدهد که آنها که مشارکت نکردند لزوما مخالف نظام و در جرگه براندازان نیستند!
اصلاحطلبان هم در اقدامی زیرکانه «نه» مردم به جمهوری اسلامی را به «قهر» تنزل دادند تا این تصور را جا بیاندازند که شهروندانی که پای صندوق نرفتند فقط دلخوری و نارضایتی جزیی از حکومت، و احتمالا جناح رقیب، دارند و این قهر و دلخوری قابل حل و آشتیکنان است!
موتور تبلیغات و پروپاگاندای حکومت در داخل و خارج طی یک هفته گذشته و در فاصله دور اول تا دوم انتخابات، به شکل شبانهروزی و با به کار گرفتن شماری از عوامل و هواداران و مزدوران نظام در حرکت بود.
جمهوری اسلامی حتی راههای دیگری، از به زور کشیدن سربازان پای صندوق رأی تا تهدید اقشار تنگدست با قطع حمایتهای مالی و یارانهها، به کار گرفت. ولی باز هم با وجود اینهمه تلاش و تقلب نتوانست آمارسازی کرده و میزان مشارکت را ۵۰ درصد اعلام کند.
تحریم گسترده انتخابات از سوی شهروندان درون ایران که حتی توانست جمهوری اسلامی را در آمارسازی و اعلام ارقام بالای مشارکت خلع سلاح کند موضوعی نیست که با آمدن پزشکیان در دولت حل شود و یا حتی التیام پیدا کند.
اکنون میتوان گفت که نقشآفرین اصلی در دولت پزشکیان، جواد ظریف خواهد بود. خامنه ای این ماله کش اعظم را به جلوی صحنه فرستاده چون فکر میکند برای پیش بردن مذاکره با غرب به وی و شبکه لابیگرانش نیاز دارد. (فیلم زیر)
خامنهای که علاقهای ندارد در آخرین سالهای عمر و یا پس از مرگش، کشور دچار تنشهای شدید داخلی شود و در تاریخ ثبت شود که مرگ او با آزادی مردم ایران همراه شد، با انتخاب پزشکیان به دنبال تداوم بازی با افکار عمومی و وعده فروشی است.
این در حالیست که دو قطبی اصلی میان مردم و جمهوری اسلامی همچنان پابرجاست و چه با پزشکیان و چه با هر «منصوب» دیگری تشدید خواهد شد و تا فروپاشی جمهوری اسلامی پیش خواهد رفت.