خانواده هاشمی رفسنجانی در انتشار رنجنامهای، خواهان آزادی فائزه رفسنجانی از زندان شده و نوشتند: اکنون که بنا بر آزادی زندانیان سیاسی و معترضان شده است، شاید بتوان با آزادی زنان دربند سیاسی از جمله خواهرمان فائزه، مرهمی بر زخمها و دردها گذاشت، مادران و فرزندان و همسرانی چشم انتظار این زنان هستند.
در این رنجنامه از جمله آمده است: قرار بود این رنجنامه را پس از ششمین سالگرد رحلت پدرمان منتشر کنیم، اما اندیشیدیم که او شاید راضی نباشد که ایام سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را با بازگوکردن دردهایمان برای مردمی که در این روزگار سخت، بار بزرگ مشکلات را بردوش میکشند، تلخ کنیم، بنابراین تصمیم گرفتیم اکنون و پس از برگزاری مراسم ۲۲ بهمن، از او بگوییم.
این رنجنامه میافزاید: شاید این انتظار نابجا باشد که ما فرزندان هاشمی در سالگرد درگذشت پدر خود، اگر تسلیت و احترامی از سوی نشستگان بر سر سفره انقلاب نمیبینیم، شاهد تداوم توهین ها، تهمتها وتخریبهای ناجوانمردانه او با بودجه بیت المال نباشیم و اگر تکریم نمیشویم تاوان بغض و کینه اصحاب قدرت را نسبت به پدر پس ندهیم، اما هرچه که هست، امروز از پنج فرزند هاشمی، دختر کوچکش در زندان، دو فرزند رد صلاحیت شده اند، دختر دیگرش غیرقانونی از تدریس در دانشگاهی که پدر موسسش بود، اخراج شدند و همه فرزندان بدلیل زنده نگهداشتن یاد پدر تحت فشارند و مادر رنجور و بیمارمان امروز در فراق دختر زندانیش بی تابی میکند.
خانواده هاشمی رفسنجانی در این رنجنامه بدون نام بردن از خامنه ای نوشتند: اگر حتی مسلمان و پایبند به حرمت دروغ و تهمت وظلم و هتک حیثیت افراد نیستید، جوانمرد باشید و بگویید این نظامی که امروز به خطر افتاده، با زحمت و تلاش چه کسانی تاسیس و حفظ شده است، آنان که شما تبلیغشان را میکنید در دوران مبارزه و جبهه ها کجا بودند؟ چه سطحی از علم، چه میزانی از شجاعت، چه بهرهای از هوش و تحصیلات برده اند؟ آیا رواست که گذشت شش سال از درگذشت هاشمی نیز آبی بر آتش کینهها نریزد و این دشمنی با تداوم تخریب هاشمی و آزار خانواده اش ارضاء شود؟