خانه بود که آوار شد بر سر زنان و کودکان آسیب دیده بیپناه که در خیابان ها و کوچهها، در پشت دیوارهای بزرگ شهرها در معرض آسیب بودند. سرپناه و مامن گاه بود، تنها نور امیدی که در این سرای ظلمات به آن دلخوش بودند. محلی برای یادگیری چگونه زیستن؛ مراکزی که نام خانه را با خود به یدک میکشید، خانهای برای دوباره نو شدن، دوباره زیستن به درست، سرای امید و نور بود، برای نگاه به آیندهای که برایشان غیرقابل تصور بود، بارقه امید بود برای بودن و جنگیدن در روزهای سرد و گرم که هیچ روزنهی امید نبود.
خانهی خورشید (موسسه حمایت از زنان آسیب دیده و معتاد بیخانمان)، موسسه نور سپید هدایت (مرکز اقامت و خدمات کاهش آسیب دیده و معتاد بیخانمان)، سرای غزل (مرکزی که به زنان آسیب دیده با در معرض آسیب حمایت و خدمات بهداشتی و درمانی و اجتماعی ارایه میکرد) و تعداد دیگر از این دست مراکز مردمی در دو سه سال گذشته تعطیل شده اند؛ مراکزی که توسط مردم و انجمنهای غیر دولتی راه اندازی شده بود.حال سوال این است زمانی که این دست مراکز که افراد آسیب دیده را حمایت میکردند تعطیل میشود، چه بر سر اقشاری که به این خانهها رجوع میکردند میآید؟ آیا دوباره این افراد به غلط زیستن خود ادامه نمیدهند و به مسیر گذشتهی خود برنمی گردند؟ و از پس آسیبهایی که بر آنها وارد میشود، جامعه هم دچار آسیب نمیکنند؟
مشکلات زنان و کودکان آسیب دیده در موقعیت جغرافیایی سکونت آنها باقی نخواهد ماند
«لیلا ارشد» موسس خانه خورشید در گفتوگو با خبرنگار ایلنا درباره پیامد بسته شدن مراکز حمایتی مردم نهاد از جمله سرای غزل و خانه خورشید در جامعه گفت: نهادهای دولتی و سیاستگذاران آمار کافی و کاملی از تبعات اجتماعی بسته شدن این مراکز در دست دارند که شرایط جامعه و اجتماع چه مقدار سخت تر خواهد شد. زنان و کودکانی که به این مراکز پناه میبردند، در شرایط سخت و اسفباری بودهاند و اکنون با بسته شدن این خانهها یا سازمانهای مردم نهاد مشکلات زنان و کودکان بیشتر از پیش خواهد شد و مجدد در معرض آسیبهای اجتماعی بیشتری قرار خواهند گرفت، به گونهای که مشکلات آنها بیشتر و پیچیدهتر خواهد شد.
وی خاطرنشان کرد: مشکلات زنان و کودکان بسته به موقعیت جغرافیایی که در آن زندگی میکنند، در چارچوب محله و خانواده باقی نخواهد ماند و بقیه افراد جامعه فارغ از طبقههای اقتصادی و اجتماعی درگیر این وضعیت دشوار خواهند شد. زمانی که این سازمانهای مردم نهاد که محلی امن برای زنان آسیب دیده یا در معرض آسیب، کودکان نباشد، شرایط این دسته افراد در جامعه بسیار سخت و دردآورتر خواهد بود.
تعطیلی مراکز حمایتی به سود هیچ کس نخواهد بود
ارشد درباره پیامدهای تعطیلی مراکز حمایتی در جامعه اینطور گفت: بنا به دلایلی ابتلا به بیماریهای ویروسی که از مشکلات این گروه است، هزینههای بیشماری برای دولت و وزارت بهداشت به ارمغان خواهد آورد. پس در راستای تعطیلی و بسته شدن این مراکز حمایتی، هیچ گروهی سودی نخواهد برد.
تمام افرادی که به این مراکز پناه آورده بودند، جزو شهروندان این مملکت به حساب میآیند و آسیبهایی که زنان پس از بسته شدن مراکز حمایتی خواهند دید، به تبع بازخورد آن را در لایه لایه پیکره جامعه می توان مشاهده کرد، چرا که حمایت نکردن و قطع حمایتهای اجتماعی از این گروه، آسیبها را افزایش میدهد و نه تنها خود این گروه از افراد مورد آسیب قرار میگیرند، بلکه جامعه هم به همراه آن آسیب خواهد دید.در واقع باید گفت نهادهایی که باید حمایتهای بهداشتی و درمانی برای زنان آسیب پذیر در جامعه در نظر داشته باشند، شرایط را برای آنها پر هزینه و سختتر میکنند، بنابراین با تعطیل شدن و بسته شدن این مراکز هیچ گروهی سودی نخواهد کرد.
هشدار نسبت به پراکندگی زنان و کودکان آسیب دیده در سطح شهر
ارشد درباره رسالت و اهداف مراکز حمایتی چنین گفت: خانه خورشید، سرای نور سپید هدایت، سرای غزل و… تمام این مراکز، مردم نهاد هستند که هیچ باری بر نهادها و سازمانهای دولتی ندارند، این دست مراکز با حمایتهای مردم و افراد داوطلب به فعالیت خدمترسانی به زنان و کودکان آسیب دیده میپردازند.
زنان و کودکان آسیب دیده وجود دارند، شهروندان این سرزمین هستند و در جامعه همچون دیگر شهروندان حضور دارند و به زندگی خود ادامه میدهند، زمانی که این مراکز بسته میشوند و اجازه حضور این افراد به پارکها را نمیدهند، این گروه در جامعه و در شهر پراکنده خواهند شد.