بر اساس بیانیۀ جامعۀ جهانی بهائی که امروز منتشر شد، حکومت ایران اخیراً از روشهای بیرحمانه و شدیدتری برای سرکوب اقلیت دینی بهائی در ایران استفاده کرده که هدف آن «سلب آرامش و امنیت زندگی روزمرۀ بهائیان» است.
طیف نگرانکنندۀ «روشهای جدید و بسیار خشنتر» از جانب مسئولان شامل یورش خشونتآمیز به خانهها، افزایش تعداد بهائیانی که در زندان هستند و یا منتظر اجرای حکم میباشند، مصادرۀ املاک، محرومیت از حق کفن و دفن، محرومیت از تحصیلات عالیه و موج افزونتری از نفرتپراکنی رسمی علیه جامعۀ بهائی بوده است.
این موارد شدیدتر و خشونت رو به افزایش سرکوبهای جدید، زنان و سالمندان را بیش از دیگران مورد هدف قرار داده و منجر به بستری شدن در بیمارستان و جداییهای دردناک مادران از فرزندانشان شده است.
سیمین فهندژ، نمایندۀ جامعۀ جهانی بهائی در سازمان ملل در ژنو گفت: «بیش از یک سال است که شاهد تعداد فزایندۀ حملات علیه بهائیان ایران هستیم. آنچه اوضاع را وخیمتر میکند بیرحمی روشهای جدیدی است که حکومت ایران علیه جامعۀ مظلوم بهائی به کار میبرد. این روشها نشانگر استراتژی حکومت برای ایجاد هراس میان آسیبپذیرترین اعضای جامعۀ بهائی است -افرادی که تاکنون به دلیل باورهایشان فشارهای زیادی را متحمل شدهاند- تا نه تنها روحیۀ بهائیان بلکه روحیۀ کل اجتماع ایران را تضعیف کنند. بیانیۀ جدید با جزئیات شرح میدهد که چگونه حکومت میکوشد تا با افزایش خشونت، سرقتهای مورد تأیید مقامات و تشدید اقداماتی برای سلب حق تحصیل، یادگیری، زندگی و یا حتی حق مرگ با عزت به اهداف خود دست یابد. جامعۀ بینالمللی باید با پافشاری از ایران بخواهد تا فوراً از سیاستهایش علیه بهائیان دست بردارد.»
در این بیانیه آمده است که بیش از دو سوم بهائیانی که در یورشهای اخیر بازداشت شدهاند زنان هستند. بسیاری از آنها در دهۀ بیست یا سی عمر خود هستند و برخی از آنها به واسطۀ بازداشت از فرزندان خردسال خود جدا شدهاند.
جامعۀ جهانی بهائی افزوده است که به اصطلاح «جرائمی» که علت دستگیری این افراد شده عبارتند از ارائۀ خدمات اجتماعی به گروههای محروم از جمله کودکان ایرانی و یا افغان و امدادرسانی به زلزلهزدگان، مواردی که «در سایر نقاط جهان به عنوان خدمات اجتماعی» در نظر گرفته و مورد تحسین واقع میشوند.
از اواسط مهرماه، ۴٠ بهائی دستگیر شدهاند و خانههای نزدیک به ۱۰۰ خانواده در شهرهای مختلف کشور مورد یورش و تفتیش قرار گرفته است.
حداقل ٧٠ بهائی در بازداشت به سر میبرند یا در حال گذراندن حکم زندان خود هستند و اغلب در حین بازجوییها متحمل بدرفتاری فیزیکی و کلامی شدهاند. حدود ۱۲۰۰ بهائی دیگر در ارتباط با موارد مختلف آزار و اذیت حکومتی، یا درگیر روند دادگاه هستند و یا حکم آنها صادر شده و در انتظار اجرای حکم و احضار به زندان هستند.
احکام صادره در دادگاهها نیز به طور فزایندهای سختگیرانهتر شده است. در هفتههای اخیر دهها بهائی مجموعاً به صدها سال زندان محکوم شدهاند. برخورد خشن و بدرفتاری با بهائیان در زندان حتی به محرومیت از مرخصی برای حضور در مراسم خاکسپاری پدر و مادر نیز منجر شده است. بهائیانی که با قید وثیقه آزاد میشوند مجبور به تحمل وثیقههای بسیار سنگین یا تحویل سند املاک خود برای ضمانت هستند. در یک نمونۀ اخیر، دختر جوانی در شیراز که در اوایل بیست سالگی است، مجبور به سپردن وثیقۀ ۸ میلیارد تومانی شد که مبلغ هنگفتی برای هر ایرانی عادی است.
جامعۀ جهانی بهائی میگوید یورشها به خانهها و تفتیشهای خشونتآمیز یکی از ویژگیهای نگرانکنندۀ این موج از حملات بوده است. در دهها مورد، مأموران نقابدار، با اعمال زور و تهدید با اسلحه وارد خانههای بهائیان شدهاند، به تفتیش محل پرداختهاند، وسایل الکترونیک، هرگونه وجه نقد موجود، جواهرات شخصی و اقلام با ارزش و همچنین وسایل کار افراد با قیمتهایی معادل دهها یا صدها میلیون تومان را توقیف کرده و سپس افراد را برای بازجویی بازداشت کردهاند.
جامعۀ جهانی بهائی ضمن فهرست کردن نمونههایی از این حملات در بیانیهاش میگوید: «وقتی مأموران به خانۀ یکی از خانوادهها یورش بردند، پسر جوان خانواده اعتراض کرد. مأموران سپس او را در مقابل چشمان والدین و مادربزرگش که کاری از دستشان برنمیآمد به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند». در یک مورد دیگر مادر خانوادۀ جوانی وقتی به خانهاش رسید، توسط ۴ مرد که منتظر او ایستاده بودند «به داخل هل داده شد». مأموران سپس به تفتیش خانه پرداختند. در گزارش دیگری به وضعیت مردی بهائی اشاره شده است که هنگامیکه مأموران امنیتی به زور وارد خانهاش شدند و دخترش را بازداشت کردند دچار حملۀ قلبی شد.
در این بیانیه ذکر شده که در برخی موارد مأموران برای ورود به خانهها در و پنجره را شکستهاند. همچنین در چندین مورد برای کنترل رفتوآمدها و فعالیتهای بهائیان، دوربینهای امنیتی در محل خانههای آنها نصب شده بود.
یورشها به خانۀ زنان سالمند و بیمار نیز چندین نفر از آنان را دچار اضطراب کرد و منجر به بستری شدن آنها در بیمارستان شد. یکی از این زنان در حین یورش به منزلش دچار حملۀ قلبی شد و دیگری از بیماری آلزایمر رنج میبرد.
خانم فهندژ اضافه کرد: «حکومت ایران چگونه میتواند ایجاد رعب و وحشت میان برخی از آسیبپذیرترین اعضای جامعۀ بهائی را توجیه کند؟ افرادی از جمله سالمندان، بیماران، مادران و دختران و پسرانی که به هر روش ممکن، به دلیل محرومیت از حق تحصیلات عالی و کار، از نظر اجتماعی و فرهنگی از اجتماع کنار گذاشته شدهاند. جدا کردن مادران جوان از فرزندانشان، در بعضی موارد بین ۵ تا ۱۰ سال، در حالیکه این زنان کاری جز خدمت به جوامع فقیر و محروم انجام ندادهاند، چه منطقی دارد؟ اگر این آزار و اذیتها انگیزۀ مذهبی ندارد و هدف اصلیاش حذف جامعۀ بهائی و دور کردن بهائیان از اعتقاداتشان نیست، پس چه انگیزه و هدفی را دنبال میکند؟»
بر اساس این بیانیه، بهائیانی که در سن تحصیل در دانشگاه قرار دارند نیز با موانع جدیدی در مسیر تحصیلات عالیه مواجه شدهاند. بهائیان از زمان انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ از تحصیلات دانشگاهی منع شدهاند، اما اکنون از داوطلبان تحصیل خواسته میشود که «تعهدنامههایی مبنی بر انکار مرجعیت مؤسسات دینی خود امضا کنند» و در نتیجه برای ورود به دانشگاه عقاید دینی خود را انکار کنند.
در این بیانیه آمده است که تعداد فزایندهای از مطالب بهائیستیزانه و ادعاهایی مبنی بر بیاخلاقی نیز توسط رسانههای مرتبط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و رهبر ایران منتشر شده است.
در چندین آرامستان بهائی در نقاط مختلف کشور، مقامات دولتی در پی به دست گرفتن مدیریت آنها هستند و به خانوادهها اجازه نمیدهند عزیزانشان را بر اساس آداب بهائی دفن کنند. بیانیۀ جامعۀ جهانی بهائی اضافه میکند که مأموران وزارت اطلاعات، بهائیان را از استفاده از زمین متعلق به خودشان در آرامستان بهائیان در تهران منع نموده و بهائیان متوفی را در محل گور دستهجمعی هزاران زندانی سیاسی و عقیدتی دفن کردهاند.
این بیانیه اشاره میکند که دفن بهائیان در این محل تلاشی برای «حذف یاد و خاطرۀ این گور دستهجمعی» است و «بر خلاف میل و خواستۀ مطرح شدۀ جامعۀ بهائی» صورت میپذیرد که برای خانوادۀ کسانی که در این محل دفن شدهاند احترام قائل است.
در هفتۀ گذشته یک خانواده بهائی حتی ترجیح داده است به جای پذیرش ظالمانۀ محرومیت از حق دفن، پیکر یکی از عزیزان درگذشتهشان را برای تحقیقات پزشکی اهدا کند. این حرکت آخرین اقدام از طرف زنی بود که شوهرش در دهۀ ۱۳۶۰ به دلیل بهائی بودن اعدام شد و دو پسرش مدتهای طولانی را به دلیل باورهایشان در زندان گذراندهاند.
این بیانیه همچنین توضیح میدهد که به دلیل استفاده از سیستم ثبت آنلاین ازدواج، بهائیان اکنون نمیتوانند ازدواجهایشان را ثبت کنند. در نتیجه ازدواج بهائیان باطل در نظر گرفته میشود. این امر به نوبۀ خود پیامدهای جدی برای ثبت تولد فرزندان و سایر حقوق اجتماعیشان به دنبال دارد.
بیانیۀ جامعۀ جهانی بهائی در حالی منتشر میشود که نامههای مهوش ثابت و فریبا کمالآبادی، دو زن بهائی که هم اکنون در زندان اوین به سر میبرند اخیراً در فضای آنلاین منتشر شده است. هر دوی این زنان از هموطنانشان درخواست کردهاند که از حکومت ایران بخواهند سرکوب بهائیان را پایان دهد. خانم کمالآبادی نوشته است «داستان ما یکیست» و خانم ثابت میگوید «داستان من داستان شماست». کمپین #داستان_ما_یکیست جامعۀ جهانی بهائی در نامۀ هر دوی آنها بازتاب پیدا کرده است. این کمپین از خردادماه امسال در بزرگداشت ۱۰ زن بهائی آغاز شده است که به خاطر باورهایشان و آرمانهای آئینشان از جمله برابری و عدالت که هماکنون خواستۀ بسیاری از ایرانیان است در سال ۱۳۶۲ جان دادند.