عباس عبدی گفته: به دلایل روشن قدرت تبلیغاتی معترضین بیشتر است. به ویژه آنکه ابزار رسمی تبلیغات حکومت یعنی صدا و سیما، بسیار ناکارآمد و فشل است. آن اندازه ناکارآمد است که برای تبلیغ فیلمهای خودش هم به تابلوهای سطح شهر پناه برده است! پس مهمترین ابزار برای تبلیغات حکومت علیه معترضین پیشاپیش از دور خارج شده است.
وی گفت: یکی از نکات مهم در تبلیغات، رسانهای است که تبلیغ را منتشر میکند. برای مثال در جریان اعتراضات اخیر، صدا و سیما دچار وضعیتی شد که شرکتهای تبلیغدهنده رغبتی برای تبلیغ خود از این رسانه نشان نمیدادند.
عبدی افزود: در سوی دیگر تبلیغات معترضین فرم و محتوای خلاقانهای دارد و مشکل انتقال هم ندارند، زیرا انواع و اقسام رسانهها را برای انتقال پیام تبلیغی در اختیار دارند. اگر از تبلیغ بگذریم، در حوزه تبیین شکاف میان دو طرف خیلی بزرگتر است. شخصا خود را موظف میدانم که رویکردهای تبیینی طرف حکومتیها را دنبال کنم، ولی دریغ از یک تبیین بدون چاشنی تبلیغ. در حالی که در سوی مقابل با تحلیلگران مستقل، انواع تبیین وجود دارد که هر کدام به نحوی درصدد توصیف ابعاد اعتراضات هستند.
وی گفت: در سوی حکومت یک تبیین این است که این اغتشاش است و اگر کسی بگوید اعتراض یا جنبش، این گفتن نیز اغتشاش است! و توجه ندارند که وجود برخی خشونتها یا حتی آتش زدن سطل زباله و امثال آنکه در انقلاب هم فراوان بوده، به تنهایی نمیتواند مصداق مناسبی برای اطلاق عنوان اغتشاش باشد .. یا استناد به حمایت کشورها و رسانههای خارجی، گرچه واقعیت دارد، ولی قادر به تقلیل ماجرا به توطئه نیست که اگر هم باشد مشکلی را حل نمیکند و این برای جمهوری اسلامی مناسب نیست که اعتراضات را تا این اندازه به دخالت خارجی تقلیل دهد که نوعی ضعف داخلی محسوب میشود.