عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: هک شدن خبرگزاری فارس و انتشار بولتنهای آن، بازتاب گستردهای پیدا کرد. بلافاصله اعلام شد که مطالب آن سندیت ندارد، احیانا دروغ و جعلی یا شایعه است یا از دقت کافی برخوردار نیست.
عدهای هم درصدد تکذیب اصل ماجرا برآمدند که اصولا فرماندهی سپاه نیازی به این بولتنها ندارد، یا حتی گفتند این بولتنها خودسرانه توسط یک نفر تولید میشده است و مثل همیشه افراد ذیصلاح و بدون صلاحیت در این زمینه اظهارنظر کردند.
برخی فعالان اصولگرا نیز شمشیر را علیه نویسندگان از رو بستند و آن را سلاح کثیف سیاسی نامیدند که همه اینها موجب تعجب شد. ولی به جای آنکه گرهگشایی شود، گره را سفتتر و پیچیدهتر کردند.
یکی از نکات جالب در این بولتنها وجود برخی نتایج نظرسنجیهاست که به نظر میرسد دقیق و معتبر نیز هستند ولی هیچگاه در فضای عمومی منتشر نشدهاند و نویسندگان بولتن به آنها دسترسی داشتهاند.
این نظرسنجیها باید منتشر شوند و همه از جمله مدیران حکومتی از آن بهرهمند شوند، چگونه ممکن است که با وجود نتایج این نظرسنجیها، همچنان شاهد چنین تحلیلهای رسمی از اعتراضات باشیم؟ این رویکرد محروم کردن خود و جامعه از درک واقعیت است.
نکته مهم این است که چرا باید هک کردن یک مجموعه موجب شود که پدیدههای منفی بروز پیدا کند بهطوری که درصدد نفی و تکذیب آن برآیند؟ ایراد از ساختاری است که با آشکار شدن پشت پرده آن دچار مشکل و حتی بحران میشود.