مردم به خرید نسیه مرغ روی آوردند
اصطلاح «فروش دفتری» شاید هنوز در کف بازار سنتی تهران جایگاه خود را حفظ کرده باشد، اما با توسعه چک و سفته، این نوع فروش کمرنگ شده است.
به گزارش اقتصاد۲۴،اما هنوز در برخی از محلههای تهران اصناف محلی برای فروش بیشتر اجناس و محصولات، فروش دفتری به اهالی محل که مورد شناس هستند را انجام میدهند و مردم هم استقبال خوبی از این نوع فروش دارند؛ چراکه برخی از مردم و البته زنان خانهدار دسته چک جهت تضمین خرید اقساطی کالای مورد نیاز را ندارند از این رو این نوع فروش در بیشتر مناطق هنوز حفظ مانده است.
البته پیش از این طی سالهای گذشته این مدل فروش مخصوص لوازم خانگی و پارچه و سایر ملزومات مورد نیاز یک خانوار بوده است، اما فروش حساب دفتری برای خرید مرغ در مناطق مختلف پایتخت سوال برانگیز شد!
یک فعال صنفی می گوید: با باز کردن حساب دفتری، مشتریان هر تعداد که بخواهند مرغ میخرند و هر هفته به اندازه خرید مرغی که داشتند مبلغی به عنوان قسط خرید نسیه به صاحب فروشگاه عرضه مرغ، پرداخت میکنند.
وی در پاسخ به این سوال که شرایط خرید نسیه مرغ چگونه است؟ گفت: قطعاً برای نسیه فروختن مرغ به مردم یکسری تضامین نیاز است. در درجه نخست باید یک معتمد و یا کسبه محل این درخواست کننده را تأیید کند. سپس تا تسویه خرید نسیه مرغ، باید کارت ملی خریدار پیش صاحب فروشگاه باقی بماند.
مردم توان خرید نسیه و حساب دفتری مرغ را هم نخواهند داشت
شاید دولتمردان معتقد باشند که تورم به ویژه مواد غذایی کاهش داشته است، اما باور این موضوع با توجه به رشد قیمتها در بازارهای مختلف بسیار سخت است. از سوی دیگر نگرانی برای ادامه وضعیت بحران مالی مردم در برابر تورم مواد غذایی هر روز بیشتر میشود و شاید وضعیت اقتصاد کشور به جایی برسد که مردم توان همین مدل خرید (نسیه و حساب دفتری) مرغ را هم نداشته باشند.
هیچ دلگرمی و امیدواری در اقتصاد وجود ندارد
چندی پیش، احمد علیرضابیگی، نماینده تبریز گفته بود سالانه ۱۱ میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج میشود، این در حالی است که ما برای شش میلیارد دلار دست به دامان شرکتهای خارجی هستیم. موضوع عجیب اینجاست که این رقم مطرح شده تقریباً دو برابر طلب ما از کشور کره جنوبی است که مدتهاست برای نقد شدن آن، در حال مذاکره هستیم.
علیرضابیگی اظهار داشت: کشور ما نیازمند سرمایهگذاری در ابعاد مختلف است؛ یعنی دلگرمی و امیدواری باید وجود داشته باشد که نیست. اینقدر بیاعتمادی به دولت زیاد است که مردم گوش به حرف دولت نمیدهند و نمیتوانند آینده را پیشبینی کنند. پیشبینیناپذیری اقتصاد کشور سبب شده که کسی وارد این گود نشود. حال، سرمایهگذار خارجی که مشکلات خاص خودش را دارد و از سوی دیگر، سرمایهگذار داخلی هم امکان ورود را ندارد.