به گزارش خبرآنلاین، یکی از کارمندان دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام در توئیتی ضمن بازنشر سخنرانی رئیسی، شعار «ابراهیم بتشکن-بت دلار و بشکن» را مطرح کرده است.
این در حالیست که یک دانش آموخته دانشگاه هاروارد در گفتگو با ویژهنامه نوروزی شرق گفته: در ایران همه زندگی عادی را گم کردهاند.
وی گفته: ما برای حرکت رو به جلو نیاز به تکیه بر چگونگی فعالیت در حالت عادی داریم. در حقیقت همه در ایران زندگی عادی را گم کردهاند . این شرایط دنیای معمولی آدمها را به هم ریخته است. حالا نه کارخانه دار و نه واردکننده و نه بازاری نمی تواند برای کسب و کارشان برنامهریزی کنند و نه مردم عادی میتوانند برای زندگی خود برنامهریزی داشته باشند.
وی افزود: در اقتصادهای دنیا قیمتها با اخبار متلاطم نمیشوند. اقتصاد ایران وضعیتی عکس دارد و به شدت وابسته به اخبار است. علت آن هم روشن نبودن آینده است.
احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی هم در یادداشتی نوشت: نظام جمهوری اسلامی در حیات ۴۴ سالهٔ خود، فراز و فرودهای بسیاری پشت سر گذاشته و اکنون به نقطه عطف تاریخی خود رسیده است.
پرسشی که در شرایط حاضر بسیاری از افراد جامعه مطرح میکنند این است که “آیا اصلاح و تحول از “بالا” در جمهوری اسلامی ممکن است و نطام ظرفیت آن را دارد یا خیر؟” در واقع تمام صفبندیهای سیاسی امروز ایران، بر اساس نوع پاسخ به این پرسش شکل میگیرد. عدهای جمهوری اسلامی را “ذاتاً” اصلاحناپذیر میدانند و از همین رو بر ضرورت انقلاب یا براندازی تأکید میکنند.
وی نوشت: براندازان در موقعیت مسدود کردن راه اصلاح و تحول در جمهوری اسلامی نیستند و از این جهت، خطری متوجه آن نمیکنند. از قضا مانع و خطر اصلی در این مسیر، بخشی از حامیان متعصب نطام هستند که اصولاً چه در برداشتشان از اسلام و چه در انتطارشان از عملکرد حکومت، ذهنی یخزده دارند. این طیف به دلیل انجماد ذهنی که در پارهای موارد با منافع شخصی و باندیشان هم گره خورده است، از هر نوع تغییر و تحول و اصلاح، نه فقط وحشت دارند، بلکه با تمام قوا با آن به مقابله برمیخیزند و در مسیر آن نهایت کارشکنی را میکنند.
از آنجا که این طیف همواره به عنوان “نیروی پا به رکاب نظام” معروف بوده است، نظام سیاسی جرأت رنجاندن یا بیاعتنایی به مطالبات متصلب آنها را ندارد زیرا بر این گمان است که در صورت از دست دادن این طیف افراطی، با مشکل پایگاه اجتماعی روبرو خواهد شد. این در حقیقت، مهمترین و بزرگترین پارادوکس نظام برای اصلاح و تغییر از بالاست به طوری که میتواند هر تحول مثبتی را خنثی و بیاثر کند.
وی نوشت: نظام سیاسی برای اصلاح و تحول، به ناگزیر باید بند ناف خود را از این طیف افراطی بگسلد. بدون اصلاح ملموس و معنادار، کشور دستخوش بیثباتی و تلاطم میشود.