در پی پخش دوباره اعترافات اجباری چهار زندانی سیاسی کرد در صداوسیما، نگرانیها از احتمال اعدام این زندانیان افزایش یافته است. آنها پژمان فاتحی، وفا آذربار، محسن مظلوم و هژیر فرامرزی نام دارند که به تازگی اعترافات اجباری آنان برای بار دوم از صداوسیمای جمهوری اسلامی پخش شد.
به گزارش رادیو فردا، جوانا طِیمَسی، همسر محسن مظلوم، روز دوشنبه، ۱۴ آذرماه، در توئیتی نوشت: «با گذشت نزدیک به ۴ ماه از حبس و ۲ ماه از پخش اعترافات اجباری هیچ اطلاعی از وضعیت همسرم ندارم. پخش مجددا فیلم اعترافات اجباری آنها از صدا و سیمای جمهوری اسلامی به نگرانیها افزوده است.»
نگرانیها از احتمال اعدام چهار زندانی کرد در حالی است که قوه قضاییه روز یکشنبه هفته جاری از به دار آویختن چهار نفر دیگر به اتهام «آدمربایی و همکاری اطلاعاتی با اسرائیل» خبر داد.
پیامدهای شتابزدگی در کنترل بحران
روزنامه اعتماد نوشت: پس از گذشت نزدیک به سه ماه از اعتراضات در کشور، تدبیری برای واکنش مناسب و سازنده به این اعتراضات و کاهش التهابات به کار بسته نشده است و همچنان واکنشهای تحریکآمیز در رویارویی با چنین اعتراضهایی نشان داده میشود. اندک توجهی به ادبیات فرهنگ سیاسی و تجربه کشور خودمان و دیگر کشورهای جهان لازم است تا به این باور رسید در هنگامهای که موج اعتراضی در کشور دامنهدار میشود یا زمینه دامنهدار شدن دارد، بهکارگیری سیاستهای قهری و قدرت سخت، نه تنها فضا را آرام نخواهد کرد بلکه بر دامنه تنشها خواهد افزود.
محوریت قراردادن پیشفرضهای گوناگون ناسازگار با ماهیت اعتراضها و انگیزه و هدف معترضان، نه تنها برخوردهای سخت را توجیهپذیر نمیسازد، بلکه پیامدهای ناخواسته و مغایر با هدف مدیریت اعتراضات را در پی خواهد داشت.
به استناد گزارش شورای امنیت کشور، نزدیک به ۲۰۰ نفر در اعتراضهای چند هفته گذشته جان خود را از دست دادهاند. چنین حجم تلفات، به تنهایی میتواند به گسترش اعتراضها و رادیکال شدن رفتارها، خواستهها و شعارهای معترضان بینجامد که در عمل اینگونه هم شد. موضعگیریهای گاهبهگاه مسئولان ردههای گوناگون، نشانگر گونهای از آشفتگی و تصمیمگیری در فضای خشم و عصبانیت است.
نشانه چنین آشفتگی و شتابزدگی در تصمیمها، موضعگیریها و تحلیلهای غیرمنسجم و حتی به دور از واقعیت فضای عمومی جامعه است که بخشی از آن در خبرهای درزشده به فضای جامعه در روزهای اخیر نمودار شده است. تصمیمگیری شتابزده در چنین فضایی، به جای اینکه راهحلی برای برونرفت از التهاب باشد؛ خود مسالهای بحرانزاست زیرا هر تصمیم شتابزده و بدون جامعنگری، همانند نزدیک کردن شعله به انبار باروت است.
چنین وضعیتی، هم معترضین آرام را رادیکال میسازد و هم نیروهای خاموش و با موضع خاکستری را به عرصه اعتراضها میکشاند. پیامد دیگر شتابزدگی در مدیریت بحران، در کنار رادیکال شدن فضای اعتراضها؛ پدیدار شدن و گسترش تردید در نیروهای مهارکننده اعتراضها و حتی مسوولان ردههای میانی و پایین است.
وزیر خارجه آمریکا درباره نحوه برخورد جمهوری اسلامی با معترضان گفته: تلاش برای سرکوب و استفاده از خشونت نشانه قدرت نیست. اینها نشانه ضعف است.