روزنامه اطلاعات در یادداشتی به نقد اظهارات آخوند پناهیان از مهره های خامنه ای درباره آموزش و پرورش پرداخت و نوشت: یکی از مشاهیر منبریانِ این سالها، اخیراً در نقد سکون نسبی در حمایت ملّی از وقایع جنگ غزه، چنگ به صورت آموزشوپرورش کشیده و در غیظ و بغض، حکم به تعطیلی آموزشوپرورشی کرده، که به زعم ایشان، بچهها را یاریگر مظلومان تربیت نمیکند.
سکه رایج برخی از اهل منابر است که در جوّها و موقعیتهای «خودمخاطبپنداری»، چیزهایی میگویند که به روایت و حکایتِ سعدیِ جان، بعد از گفتن، تازه با خود میاندیشند که چه گفتهاند؟!
آموزشوپرورش دقیقاً باید چه کند تا محصولاتش حامی مظلومان باشند؟ انباشتن کتابهای درسی از روایت فداکاریهای جانبرکفان دفاع مقدس، سنگینکردن کفهی جهاد و ایثار و خروش علیه ظالمان در مقابل دیگر سازههای اخلاقی- که در دین و ملّیت ما موج میزند- و دیگر تعلیمات و تبلیغات مستمر در حمایت از مظلومان فلسطین و یمن و لبنان و عراق، چرا همچنان نتوانسته روحیه حمایت از مظلوم را در دانشآموزان به وجود آورَد؟ دقیقاً مشکل کجاست؟!
بچههای دانشآموز دقیقاً چه کنند تا نشان دهند حامی مظلومان عالم هستند؟ پول بدهند؟ کلاسهای درس را تعطیل کنند؟ لباس رزم بپوشند؟ انشا بنویسند؟ …چه کنند؟ بزرگترهاشان چهکردهاند که اینان نیز همان کنند؟ اگر بگویید تقصیر از آموزشوپرورشی است که چنین حال بیحسی و بیرگی را دامن زده، گویم: متولّی و متکفّل آموزشوپرورش چه کسانی بوده و هستند؟ ا خب! برای آنها فکری کنید؛ چرا بچهها را از مدرسه و تحصیلشان محروم فرمایید؟!