پشت پرده کودتای اصلاح طلبان در اپوزیسیون

خسرو فروهر  –  کودتای اصلاح طلبان یک شبه برانداز شده در اپوزیسیون, نباید ما را غافلگیر میکرد!

نیما راشدان, محسن سازگارا, مسعود بهنود, اکبر عطری, مجید محمدی, علی افشاری, پرهام, رمضانپور و سالها این کودتا را برنامه ریزی کرده بودند.

نامهای این انحصار طلبان در بی بی سی, رادیو فردا و جدیدا ایران اینترنشنال, در گروه هایی مانند توانا و یا سایت های اسلام گرا, اصلاح طلب روز آنلاین و گویا نیوز و یا کنفرانس های سیاسی مانند اجلاس پراگ ,نشست استکھلم در بنیاد اولاف پالمه در سال ۲۰۱۲ و یا «مدیریت گذار از جمهوری اسلامی ایران» سال ۲۰۱۸ در لندن, همواره در کنار هم دیده میشد. ما سر خود را زیر برف کرده بودیم!

باند سیاسی که نیما راشدان فرزند علی اصغر راشدان و رامین پرهام فرزند باقر پرهام هر دو نویسنده چپ و مخالف رژیم پیشین, از اعضای کانون نویسندگانی که در شب های شعر گوته آتش فاجعه ۵۷ را روشن کرد, مسعود بهنود چپ گرا و همکار رژیم اسلامی, علی اصغر رمضانپور معاون پیشین فرهنگی وزارت ارشاد اسلامی, مجید محمدی از حلقه کیان و از شاگران سروش, عطری, سازگارا ها و افشاری ها, از حزب توده تا انجمن های اسلامی و دفتر تحکیم وحدت را در صف خود دارد, راه همان مجاهدین روز شنبه ای را میرود که به قول ملکزاده در کتاب تاریخ انقلاب مشروطه اش شب پیروزی مشروطه خواهان رنگ عوض کرده و مشروطه چی شدند! همان ها که انقلاب مشروطه را دزدیدند, ستار خان ها را پس از پیروزی مشروطیت به گلوله بستند و توانستند به نام مشروطه, مشروعه را به مردمان بفروشند! گول جنگ های زرگریشان را نخورید! اینها سالهای سال با هم بوده و هنوز نیز با همند. درهای بی بی سی بیدلیل یک شبه برای فرشگرد باز نشد!

این افراد در جلسات نیمه مخفی در زوریخ, لندن و در واشنگتون بیش از ده سال مرتب و برنامه ریزی شده با هم دیدار داشته, با ایجاد سازمانهایی مانند توانا, گرفتن میلیون ها دلار از دولت اوباما و نیز پشتوانه حمایت باند رفسنجانی ها, نفوذ و کنترل رسانه هایی مانند بی بی سی, رادیو فردا و ایران اینترنشنال, سالها خود را برای چنین روز هایی آماده کرده بودند و به همین دلیل نیز به راحتی توانستند پس از قیام های مردمی دی ماه سال ۹۶ در یک کودتای هماهنگ اپوزیسیون بر انداز را  آسان به اشغال خود در اورند! گویا نیوز, نیما راشدان و یارانش بیخود سالهای سال هواداران راستین پادشاهی را سانسور نمیکردند! برایتان عجیب نیست که تک تک جملات و واژگان هواداران راستین مکتب پهلویسم را یک شبه از دهان این افراد در بی بی سی و ایران اینتر نشنال میشنوید؟ پس چرا دیگران در لیست سیاه این رسانه ها قرار دارند؟

کافی است کمی این نامها را در کنار هم قرار داده و در اینترنت جستجو کنید! شرکتهای ورشکسته حقوق بشری شان در سویس, جلسات سیاسی شان در واشینگتون, پولهای دولت اوباما, روز آنلاین و رفسنجانی ها, کانون نویسندگان چپ و دفتر تحکیم وحدت, همه اینها در کنار هم نشان از تزویر جدید ارتجاع سرخ و سیاه برای استمرار قدرت الیگارشی انیرانیانی دارد که برایشان دروغ و ریا سیاست نام دارد!

خسرو فروهر, ۳۰ آذر ماه ۲۵۷۷ ایرانی

 

 

این نوشته در نوشته ها ارسال و , برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

2 دیدگاه دربارهٔ «پشت پرده کودتای اصلاح طلبان در اپوزیسیون»

  1. آئیریک می‌گوید:

    از نشانه های دزدی، عدم آشنایی با طرز کار چیز دزدیده شده و ناشیانه به کار بردن آن چیز است. فرض کنید یک دزد ولگرد، یک بنز آخرین سیستم را بدزدد! حتی نمی تواند در چند دقیقهٔ آغازین، درست ماشین را کنترل کند! حال برویم بر سر دزدهای صادراتی جمهوری اسلامی که مطلبی را می دزدند، اما حتی نیاموخته اند که درست از آن بهره بگیرند. اینها در ادای الفاظ واژگان نیز دچار دشواری های آشکار هستند، مفاهیم که جای خود دارد.
    مسلماً کسانی که با بن مایه های فرهنگ ایران احساس بیگانگی می کنند، نمی توانند نقش رهبری و تعیین کننده داشته باشند. نگاه این ها به ایران، نگاه یک تاجر به مالی است که باید تصاحبش کرد و برایش نقشه کشید. هراندازه هم بکوشند نمی توانند عمق تنفر خود از ایران را پنهان کنند. ما به چنین دیو هایی اجازه نمی دهیم برای آیندهٔ ایران -حتی در صورت برانداز بودن- تعیین تکلیف بکنند، چه برسد به اینکه برانداز هم نباشند و دروغ نیز بگویند.
    در این نوشتار اشارهٔ درستی به “نیمه مخفی بودن” جلسات داشتید. ببینید اپوزیسیون چقدر بی خاصیت و ناتوان شده است که اینها می آیند بی پروا از این که کسی بویی از این جلسات ببرد، نشست و گفتگو هایشان را نه به صورت محرمانه، بلکه به صورت نیمه مخفی برگذار می کنند! ازیرا که ترسی از لو رفتن همدستی خود با عوامل جمهوری اسلامی ندارند! مردم ما به خودی خود از حافظهٔ سیاسی درستی بهره مند نیستند؛ این به اصطلاح فعالان سیاسی هم در این پاک شدن حافظهٔ تاریخی بی تأثیر نبوده اند. مثلاً از خود بپرسیم آیا برنامه سازان سیاسی ما از فساد اخلاقی و روابط علیرضا نوری زاده خبر نداشتند که باز شاهد دعوت این جانور به رسانه هایشان هستیم ایا این که می دانند، اما “مصلحت” نیست که به روی خود بیاورند؟! یک مشت پیرمرد تریاکی خائن مردم ایران را معطل خود کرده اند، حال جای خود را به سبک جدیدی به یک عده جوان نفوذی داده اند تا به صورت برنامه مند، از خیزش یکپارچهٔ مردمی جلوگیری و آن را خنثی کنند. اما کور خوانده اند. تیرشان به سنگ خواهد خورد.

    آئیریک

  2. سوسن ژاله می‌گوید:

    درود بر شما آقای فروهر من هرگز به بی بی سی گوش نکردم و نخواهم کرد به تنها یک دلیل ،از انگلیس میاید و تنها منبع اخباری من فیسبوک و یوتیوب است استاد من گرامی فرود فولادوند بود اما شادم از اینکه شما را پیدا کردم و تلاش میکنم گفته هایتان را منتشر کنم باز هم از فرشگرد بگوئید میدانم که تلاشتان بی نتیجه نخواهد ماند شب چله اتان شاد باد جاوید شاه پاینده ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.