گرامیداشت سالگرد ۲۱ آذر : دکتر سعید احمدی
علیرغم مصوبات کنوانسیون ژنو، مبنی بر عدم تعرض به کشورهائی که در دوران جنگ اعلان بیطرفی نموده اند در سحرگاه سوم شهریور ماه ۱۳۲۰ خورشیدی (برابر با ۵ آگوست۱۹۴۱) کشور عزیزمان ایران ، مورد حمله ناجوانمردانه نیروهای انگلیسی از سوی جنوب و نیروهای اتحاد دجماهیر شوروی سوسیالیستی از سوی شمال قرار گرفت که به اشغال کامل ایران انجامید.
پس از شکست آلمان و متحدانش در جنگ ،انگلیسیها نیروهای نظامیخود را از ایران خارج نمودند،اما استالین طبق یک نقشه دقیق و از قبل طراحی شده قصد جداسازی شمال غربی ایران را در سر داشت . لذا به میرزا جعفر باقراف ،صدر وزرای جمهوری شوروی آذربایجان ، دستور مستقیم میدهد تا نقشه ای را جهت جداسازی آذربایجان از پیکر ایران تهیه کنند و نیروهای شوروی نیز آنان را حمایت نمایند.
در ایران, میرجعفر جوادزاده خلخالی ، معروف به سید جعفر پیشه وری, که قبلا به وزارت امور خارجه جمهوریسوسیالیستی گیلان رسیده بود، در دوره ۱۴ مجلس شورای ملی از طرف تبریز بعنوان نماینده اول به مجلس معرفی میشود ، اما نمایندگان ملی و محافظه کار و حتی برخی از نمایندگان توده ای با او به مخالفت میپردازند و علیرغم حمایتهای بیدریغ دکتر محمد مصدق از پیشه وری ، اعتبار نامه او مورد تصویب نمایندگان مجلس قرار نمیگیرد. پیشه وری در صحن مجلس با عصبانیت میگوید: “من از پنجره بیرون رفتم ولی از در باز میگردم”.
پیشه وری پس از تماس با جعفر باقراف و اطمینان از حمایت او و استالین، حزب دمکرات آذربایجان را با هدف جدانمودن آذربایجان از ایران در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۳۲۴ مطابق با ۶ ژوئیه ۱۹۴۵ تاسیس نمود و با کمک نیروها ی اشغالگر روس ” آذربایجان میللی حکومتی” را بوجود میآورد.
متن تلگراف پیشه وری و سایر سران فرقه دمکرات آذربایجان به میرجعفر باقراف ، دبیر اول حزب کمونیست جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان که در روزنامه آذربایجان ارگان فرقه دمکرات آمده چنین است:
” پدر عزیز و مهربان میرجعفر باقراف ، خلق آذربایجان جنوبی که جزء لاینفک آذربایجان شمالی است مانند همه خلقهای جهان ، چشم امید خود را به خلق بزرگ شوروی و دولت آن دوخته است .”
ایران اشغال شده و جنگ زده که نیروهای نظامیاش در هنگام اشغال قوای روس و انگلیس نابود شده و توان دفاع از خویش را ندارد، در مقابل این حرکت ننگین به جوش و خروش در میاید. مردم در سراسر کشور دست به اجتماعات میهن پرستانه میزنند و خواهان خروج نیروهای شوروی و آزادسازی اذربایجان میشوند. ایلات و عشایر ایران در کنار مردم اعلان همبستگی نموده و شوری یکپارچه کشور را فرا میگیرد.
شاه جوان که کشورش را در معرض سقوط میبیند ،سعی میکند با آگاه نمودن جامعه جهانی و کشورهای پیروز در جنگ آنان را از طریق دیپلماتیک با موقعیت خطیر ایران آشنا نماید و صریحا” اعلام میکند:
” اگر دست مرا قطع کنند سند تجزیه آذربایجان را امضاء نخواهم کرد”
سخنان میهن پرستانه و پرشور شاه به شور و هیجان عمومیمیافزاید ،ازسوی دیگراقدامات و رایزنیهای مدبرانه نخست وزیر ایران قوام السلطنه وتهدید نظامیشوروی از سوی غرب نیز به کمک ایران میآید بطوری که سرانجام نیروهای نظامیشوروی آذربایجان را تخلیه میکنند و در ۲۱ آذرماه ۱۳۲۴ خورشیدی (۱۹۴۶میلادی) نیروهای ایران به فرماندهی افسر شجاع و میهن پرست ایرانی سپهبد حاج علی رزم آرا وارد تبریز شده و با پیشروی آنان ، پیشه وری و دارو دسته او به آنسوی مرز میگریزند و بدین ترتیب عمر کوتاه و سراسر ضد ملی فرقه دمکرات آذربایجان به پایان میرسد.
در ۲۱ آذر شکوه همبستگی ملی ایرانیان یک بار دیگر نمودار گشت و آذربایجان قلب تپنده ایران در آغوش پرمهر مادر باقی ماند و ملت قهرمان ایران به جهانیان نشان داد که کهن دیارش را میپرستد و برای نگهداری از آن آماده هرگونه جانبازی است . توطئه گران داخلی و حامیان جهانی آنان که رویای جداسازی را در سر میپرورانند باید بدانند وآگاه باشند که ملت قهرمان ایران هرگونه حرکت ضد ملی را زیر نظر داشته وبا یاوه گویان و بیگانه پرستان همان شیوه ای را در پیش خواهند گرفت که در ۲۱ آذر سرافرازانه به نمایش گذاشتند.
با درود به همه قهرمانان ملی ایران و همه آزاد مردانی که در نجات آذربایجان و بازگشتش به آغوش مام میهن جانفشانی نمودند .
دکتر سعید احمدی