من نمیتوانم ساکت بنشینم و هیچ نگویم زمانیکه ایرانیان اینگونه زجر میکشند
ترجمه گفتگوی شاهزاده رضا پهلوی با گاردین:
ترجمه گفتگوی شاهزاده رضا پهلوی با گاردین:سایمون هفر خبرنگار روزنامه "گاردین "لندن مصاحبه ای با شاهزاده رضا پهلوی منتشر کرده که در زیر ترجمه فارسی آن را میخوانید
رضا پهلوی ولیعهد ایران و یا بقول پیروانش "اعلیحضرت رضا شاه دوم"جریانات داخلی ایران را شاید بیش از هر ایرانی دیگر در تبعید در شش ماه گذشته پی گیری کرده است
من او را در هتلی در واشنگتن که نزدیک بمحل اقامت اوست ملاقات کردم و در حال صحبت های معمولی "بلاک بری "اش را از جیب بیرون آورد که آخرین رویداد ها را در ایران ببیند
سرکوبی هم میهنانش و خفقان حاکم بر جامعه توسط رژیم احمدی نژاد که پس از یک انتخابات تقلبی بر سرکار است او را بشدت خشمگین کرده است
:وی میگوید
"زمانی که فکر میکنم ما ایرانیان توسط این افراد جنگ طلب حامی تروریست ها و منکرین هالوکوست بدنیا شناسانده میشویم آیا امکان دارد که اینجا بنشینم و هیچ نگویم؟؟؟من در مقابل کارهایم توقعی ندارم ولی مبارزه میکنم چون این وظیفه منست."
شاهزاده چهل و نه ساله ایرانی که از زمان سرنگونی رژیم پدرش در زندگی تبعیدی بسر میبرد نمادی سرشناس در بین سه تا چهار ملیون ایرانی خارج از کشوراست
وی پس از انتخابات اخیر پا پیش گذاشته و خواهان انجام نافرمانی های مدنی درداخل ایران و پشتیبانی گسترده جهانی از ایرانیان شده است.بسیاری از هوادارانش از داخل ایران به وی خبر میدهند که رژیم در حال فروپاشی است و او مشتاقانه در اتتظار زمان سرنگونی بسر میبرد
:میگوید
"پایان رژیم جدائی طلب در افریقای جنوبی نظامیان "یونتاس" در امریکای جنوبی و بالا ترین آنها شوروی کمونیست فقط با دست مردم آن کشورها انجام گرفت اما هیچکدام آنها بدون پشتیبانی از خارج امکان پذیر نبود ولی این بمنزله یک قوای اشغالگر نبود که بیاید و رژیمی را عوض کند و من هیچ مشروعیتی در اینکار نمیبینم."
تجربه تلخ نتیجه مداخله نیروئی خارجی در عراق توانسته که وی را بیشتر از پیش به اهمیت این امر متقاعد نموده و از آن بپرهیزاند
"تغییرات در ایران باید بوسیله نافرمانی های مدنی بدور از خشونت انجام بگیرد و من بر این موضوع تاکید میکنم. ما نمیتوانیم تغییر با هر قیمت را بخواهیم چون سئوال یک پارچگی یک ملت در اینجا پیش میاید و رویدادها باید ناشی از خواست مردم باشند .ولی چگونه میشود با نادیده گرفتن عقاید مردم و رای آنان در پای صندوق رای خواست مردم را دانست؟؟
با کمک اینترنت که بگفته ایشان تبدیل به پرقدرت ترین ابزار شده است بمنظور هماهنگ کردن پشتیبانی ها برای گروه های هوادار دموکراسی و حقوق بشر (جنبش سبز) وی میتواند تمام رویداد های داخل ایران را تقریبا در همان زمان رخداد پیگیری کند و چنین بنظر میرسد که اینکار نیروی بیشتری به وی داده و او را برای تغییر مشتاق تر میکند
:میگوید
"همین الان که ما داریم صحبت میکنیم مردم ایران دوباره در خیابانها بدست چماقداران لباس شخصی حکومت سرکوب میشوند و دلیل آنهم را جدائی آنها از رژیم می آورند
با وجود مخالفت شدید با هرگونه دخالت نظامی خارجی در کشورش وی از قدرتهای غربی بویژه امریکا که در پی برقراری دیالوگ با رژیم اسلامی در تهران است توقع و انتظار دارد که بیشتر و مستقیم تر از مردم ایران که به مخالفت با رژیم اسلامی برخواسته اند پشتیبانی کنند
:میگوید
" امروز در خیابانهای ایران مردم فریاد میزنند "اوباما اوباما یا با اونها یا با ما"
این پیام مردم است به دنیای خارج. ما به اوباما و دیگر رهبران دنیا میگوئیم که بکمک شما نیاز داریم."
" اگر مایلید که دیالوگی با رژیم ما داشته باشید این بخودتان مربوط است ولی آیا زمان آن نرسیده است که پس از سی سال با ما هم گفتگو کنید؟؟جنبش سبز میگوید ما میخواهیم از این رژیم خارج شویم .آنها به رای اکثریت تعهد دارند و مردمی هستند که میگویند ما باید به عقیده هر کسی احترام بگذاریم و از آن دفاع کنیم."
"اینان جوانان امروز ایران هستند بسیار متفاوت از آنانی که سی سال پیش یک رهبر بزرگ با ایده ئو لوژی بزرگ را خواهان بودند.اینان مردمی هستند که حقوق بشر را بصورت خشت اول همه خواسته هایشان میبینند مردمی که خواهان سیستمی بر مبنای عدالت هستند و نه کسی که بگوید : بعنوان تنها نماینده خداوند روی زمین قانون آنست که من میگویم."
شاهزاده رضا پهلوی تظاهرات چند ماه گذشته را- که بدست پاسداران رژیم اکثرا به خشونت کشیده شده- بسیار موثر برآورد میکند
:ایشان میگویند
مخلفات برای تغییربا وجود تمام سعی رژیم در سرکوبی و خشونت و خفقان تقریبا
به مرحله جوشیدن رسیده است چیزی که دنیای خارج باید درک کند اینست که هر قدر پاهای رژیم به آتش نزدیکتر شود ناتوان تر میشود. تهدید از سوی مردم خودشان بزرگترین و تنها برگ برنده در دست دنیاست که اهمیت دارد.خیلی بیشتر از مذاکرات بی نتیجه و دیپلماسی شکست خورده
وی هیچ باوری ندارد که دنیای غرب بویژه امریکا متوجه این موضوع باشند و
:میگوید
"اگر آنها (مردم ایران)شعارهائی بزبان انگلیسی در خیابانهای تهران با خود حمل میکنند به منظور نشان دادن توانائیشان در زبان انگلیسی نیست و کاملا مشهود است که برای رساندن پیامشان به دنیای خارج است.غرب هم باید ببیند که سقف رژیم در همه پایگاه هایش ترک برداشته و متوجه شود که این وضع دوام آور نیست.نمیتوان با باتوم بر سر مردم کوبید و امید وار به آرامش بود."
:وی اضافه میکند که
"مهره های اصلی حکومت در تهران همگی میدانند که مشروعیت رژیم زیر سئوال است. متعصبین مذهبی در باره روشی که مذاکرات هسته ای به پیش میرود خشمگینند ولی این موضوعات همگی از پرده بیرونند چون آنان دیگر نمیتوانند اختلافاتشان را پنهان نگاهدارند."
او چنین احساسی را دارد که اعتراضات و تظاهرات داخل تاثیری بزرگ بر روی مذاکرات هسته ای داشته اند و
:میگوید
"چرااحمدی نژاد منکر هولوکاست در مذاکرات وین انعطاف بیشتری نشان میدهد؟؟برای اینکه بعنوان اداره کننده کشور صدای موزیک را در خیابانها میشنود برای اینکه سپاه پاسداران به او میگوید تبدیل به دمی شده است که تن خود را کتک میزند. او میگوید :اگر غرب با دیدن این نرمش از ما از آماده شدن برای پشتیبانی از مردم و عبور از رژیم اسلاهی منصرف شود ما هم آماده خواهیم بود که پرچم سفید را درتهدید های هسته ای بلند کنیم و این دوباره دریچه ای از فرصت خواهد بود
و این مسئله برای تلآویو مسئله مرگ و زندگیست."
او میگوید که غرب منافع بیشتری را بجز فقط قطع تهدیدات هسته ای از تغییر رژیم اسلامی بدست خواهد آورد
" با پشتیبانی رسمی ایران از تروریست ها چه خواهید کرد؟ با موضع قدرت روسیه در باره کنترل کامل منابع گاز و نفت برای ارسال به اروپا چه خواهید کرد؟؟
فعلا در حال بازی قایم موشک هستید ولی بزودی خیلی دیر خواهد شد."
بصورت ایده آل شاهزاده پهلوی خواستارتحریمات بیشتر و با پشتیبانی سازمان ملل هست ولی روسیه و چین مانع بر سر این راهند و این فقط برای منافع استراتژیکی و تجاری این دو کشور در ایران نیست
:میگوید
"امروز در ایران پلاکاردهائی که مردم حمل میکنند میگویند "مرگ بر روسیه و مرگ بر چین". سفارت امریکا دیگر لانه جاسوسی نیست و مردم شعار میدهند "سفارت روسیه لانه جاسوسیه".روسها برای اولین بار از زمان پطر کبیر تا بامروز در ایران با دسترسی به آبهای گرم جا خوش کرده اند و این رژیم شدیدا وابسته به پشتیبانی روسهاست و بهمین دلیلست که آنها در مقابل امریکا و اروپا و به پشتیبانی از رژیم اسلامی میایستند. بدون این پشتیبانی رژیم هیچ ندارد و خود و طرفدارانش هم این را بخوبی میدانند."
: شاهزاده اضافه میکند
" حتی اگر سازمان ملل نتواند با تحریمات موافقت کند ما هنوز گزینه تحریم های دسته جمعی رادر اختیار داریم.باضافه توافق هائی که میتواند بین امریکا و متحدان اروپائیش انجام بگیرد. ما نیاز به تحریم های هوشمندانه ای داریم که رژیم و دستگاه حکومتی را تضعیف کند. ولی من از هیچکاری که به مردم صدمه بزند پشتیبانی نمیکنم."
"بعنوان مثال میتوان دارائی ها و سرمایه های سران رژیم را در خارج هدف قرارداد.
همچنین سرمایه های سپاه پاسداران و تشدید محدودیت ها برای سران رژیم و سپاه در مسافرت های خارجی بصورت ندادن ویزای ورود به کشور."
او هنوز هم نمیتواند دلیل مسامحه غرب مخصوصا در باره مسئله ای به اهمیت تولید سلاح هسته ای را توجیه کند.ومیگوید:
"آنها با رژیم فاشیست در آلمان نازی جنگیدند با رژیم نژاد پرست در افریقای جنوبی مقابله کردند همچنین با حکومیت توتالیتردر بلوک شرق . و ما امروز در ایران رژیمی داریم که مخلوطی از هر سه آنهاست و هیچکس کاری در مقابل آن انجام نمیدهد."
:او ادامه میدهد
"نشانه دیگری که کارگزاران رژیم احساس میکنند که وقتشان به پایان نزدیک شده اینست که همگی نگران آینده شان هستند که روزی که رژیم از هم بپاشد چه برسرشان خواهد آمد. بهمین خاطر من عدم خشونت را توصیه میکنم . نوعی مصالحه و تجدید نظر کلی مانند همان که در افریقای جنوبی اتفاق افتاد. ما به تمام این مردم نیاز داریم تا قسمتی از راه حل برای یک جامعه آزاد باشند." و میافزاید :
"من از زمان جنگ ایران و عراق با اعضای سپاه پاسداران تماس داشتم و دارم .من میدانم که آنها میدانند که وضعیت دیگر قابل ادامه نیست . این سپاهیان همسالان من هستند .آنها در زمان جنگ جوانانی کم سال بودند که کلاشینکف بدست در جبه ها میدویدند ولی امروز آنها در سنین بالای چهل و پنجاه هستند و دارای خانواده و فرزند و دچار سردرگمی."
" آنها میگویند این آنچیزی که ما بخاطرش جنگیدیم نیست و میتوانید تصور کنید که خیلی هاشان مایل به کناره گیری هستند ولی همزمان نگران زندگی خود و خانواده شان پس از تغییر رژیمند. راه حل این مشکل باید بر مبنای بخشودگی عمومی و باز نگری کلی اجتماعی باشد . مجازات اعدام باید حذف شود و نتطه پایان بر دایره خشونتها گذارده شود."
او با باوری محکم میگوید که: حکومت دینی اعتبارش را از دست داده و
" مذهب دیگر خط ممنوعه برای گفتگونیست .همان مردمی که سی سال پیش فکر میکردند که خمینی ناجیشان هست امروز میگویند که اشتباه کرده اند.ایران به نقطه
پایانی دایره رسیده است."
شاهزاده رضا پهلوی توصیه رونالد ریگان به آقای قرباچف در بیست سال پیش را باز گو میکند که گفت "آقای قورباچف این دیوار را خراب کنید"
:او پس از سی سال غربت را هنوز درد آور میداند و میگوید
" من دوران کودکیم را بیاد دارم .من تمام مناظر کشورم را از بچگی بخاطر دارم و هر کجای دنیا که باشم بیاد انها هستم .من کشورم را تنفس میکنم و با آن زندگی میکنم ومیخواهم برای آن سرزمینی که وطن میخوانمش کاری انجام بدهم و این وضیفه منست."
میپرسم آیا آماده هستید که بر تخت شاهی بنشینید؟؟
:جواب او اینست
"من هرگز به فکر اینکه چه رلی در آینده داشته باشم نبوده ام ولی امروز فقط یک ماموریت ویژه دارم . من داوطلب شده ام هم میهنانم را تا جائی رهبری کنم که بتوانند آزادانه به پای صندوق های رای بروند و خودشان در باره نوع حکومتشان تصمیم بگیرند .آنروز برای من پایان خط است.پس از آنروز اگر میخواهید که من هم نقشی داشته باشم بمن بگوئید و اگر هم مرا نخواستید همان خواهد شد."
بازگردان به فارسی از مرتضی بدری. ۱۰ نوامبر ۲۰۰۹