پیک خبری تندر
عراق: قاچاقچیهای الکل
گزارشی از "کارزان شیر بیانی"
ترجمه از مهر (تندر)
در کوههای کردستان بین ایران، عراق و ترکیه بیشتر ماههای زمستان برف می بارد. در حالیکه راهها از سرما یخ زده اند ولی رفت و آمد اسبها برای بازار سیاه کماکان ادامه دارد.
اینها کردهای ایرانی هستند، قاچاقچیهایی که به کردستان عراق می روند تا بار امروز را به ایران ببرند.
اینجا منطقۀ قاچاق الکل بین عراق و ایران است. قاچاق اینجا برای سده هاست که مرسوم است. در واقع این راهی است برای امرار معاش و زیستن.
عمر محمد رسول مدیر این پایگاه است. میخواهم بدانم چه نوع نوشیدنیهای الکلی را بیشتر اینجا می فروشند. او می گوید ویسکی و آبجو که از بیشتر کشورهای اروپایی به اینجا می آید و از اینجا نیز به ایران می رود. حکومت اسلامی در ایران می گوید الکل حرام است به همین دلیل ساختن الکل در ایران ممنوع است.
با وجود اینکه عراق هم یک کشور اسلامی است ولی این محدودیتها را برقرار نکرده اند. همچنین بعنوان یک کرد عراقی عمر می تواند با هر شرکتی که می خواهد رابطۀ بازرگانی داشته باشد. برای نمونه این یکی ساخت سوئد است و اینجا قیمتش ۸ دولار است اما تا زمانیکه به ایران برسد قیمت آن به ۲۰ دولار می رسد. این یکی روسو دیتوسکانا فراتلی بیلینی است، شراب قرمز از توسکینی ایتالیا است. همچنین بونگوستو نیز به ایران می رود. ایرانیها می دانند چه چیزی را انتخاب کنند. این یکی کنیاک فرانسوی است. براستی می توان هر نوع الکل مرغوب را اینجا پیدا کرد. از او پرسیدم شامپاین دارید؟ می گوید بلی.
کار بسیار سخت و خطرناک بوسیلۀ این کردهای ایرانی بیچاره انجام می شود. اکنون دارند برای روز بعد آماده می شوند. می خواهم بدانم چه کسانی این همه الکل را در کشور اسلامی ایران با این همه محدودیتها مصرف می کنند.
_ همه می خورند ملاها هم می خورند تازه قبل از همه و بیشتر از همه.
خوب است که ذوق شوخی هم دارند که در این راه سخت کمکشان می کند. در راه برگشت به ایران این مرد احتمال دارد بوسیلۀ مرزبانان کشته و یا دستگیر شود. این کردها بطور روزمره زندگی خود را به خطر می اندازند. برخی از آنها از تجربه های تلخ و بسیار وحشتناک با من گفتگو می کنند.
_ آنها (مرزبانان) راه را به من بستند و بسوی من تیر اندازی کردند، من هم از ترس به زمینهای مین گذاری شده فرار کردم، هر دو اسب من روی مین رفتند و کشته شدند و خودم نیز زخمی شدم. چند تا از مهره های پشتم دچار شکستگی شدند که با پلاتین به هم جوش زده اند.
با این حال شما به این کار ادامه می دهید؟
_ به خدا من مجبورم این کار را بکنم. کار دیگری نیست بکنم و کارهای کارگری سخت هم نمی توانم بکنم چون پشتم زیاد درد می کند.
آیا شما متاهل هستید؟
_ بلی همسر و دو بچه دارم.
طی سالیان دراز صدها انسان در این مسیر کشته شده اند. تنها در شب قبل از رسیدن من به اینجا ۱۶ اسب کشته شده اند. بیشتر قاچاقچیهایی که من اینجا دیده ام جوانهای ۱۸ – 17 ساله هستند. بدون داشتن اسب اینها مجبور هستند با پای پیاده مسیر را بپیمایند.
از این جوان می پرسم چی در کوله پشتیش دارد؟
_ قوطیهای ویسکی.
شما چی؟
_ من هم همینطور.
آیا دولت اسلامی ایران بین کرد و فارس تفاوت قایل می شود؟
_ بلی خیلی زیاد. هیچ چیز به کردها نمی دهند، حقی برای کرد قایل نیستند.
چرا با اسب بارها را نمی برید؟
_ قدرت خرید اسب نداریم.
این جوانها هر یک ۷۵ قوطی ویسکی را با کول به ایران حمل می کنند. چه مدت طول می کشد تا به آن طرف کوه برسید؟
_ دو ساعت.
این راه را برای کسب تنها ۱۰ دولار طی می کنند که بهای دو آبجو در تهران است. بهای زیادی نیست برای به خطر انداختن جان. می خواستم بدانم که اگر چیزی این جوانان را از راه پر مخاطره ایی که پیش گرفته اند باز میدارد! کردهای ایران شاید به کردهای عراق حسودی کنند بمناسبت آزادی که آنها از زمان جنگ آمریکا با عراق بدست آورده اند. جای سوال است که آیا چه فکر می کنند اگر اتفاقی شبیه به آنچه در عراق رخ داد برای ایران هم اتفاق بیافتد.
_ برای ما فرقی نمی کند. من که اینچنین زندگی رقت بار و پر شکنجه ایی دارم آرزو دارم که این دولت اسلامی هر چه زودتر و با هر وسیله ایی از بین برود.
چرا صورت خود را اینگونه پوشانده اید؟
_ از ترس دولت ایران. چون ما ایرانی هستیم ولی حق هیچگونه صحبتی را نداریم و ما را مورد آزار و شکنجه قرار می دهند. به این دلیل است که صورتم را پوشانده ام.
با توجه به زندگی طاقت فرسا، نبود آزادی، فقر و کار بسیار پر مخاطره از آنها در مورد کارشان پرسیدم. تمام آنها پاسخ دادند که به هیچ وجه دوست ندارند اینکار را ادامه دهند اما مجبور هستند که این کار را بکنند چون این تنها راه در آمد برای آنهاست.
اینجا محدودۀ من است، بیشتر از این اجازه ندارم پیش بروم. آنجا ایران است و این جوانان با حدود دویست و چهل هزار بطری و قوطی ویسکی، ودکا، آبجو و انواع دیگر مشروبات الکلی به ایران بر می گردند. قاچاق مشروبات الکلی اینجا تجارت سود آوری است. روزانه بطور متوسط ۲٫۵ میلیون دولار مشروبات الکلی داد و ستد می شود. اما کسانی که جان خود را به مخاطره می اندازند آنهایی نیستند که سود سرشار را کسب می کنند.
طی دوره هایی که رژیمها در این کشورها تغییر می یابند، متحدین سیاسی عوض می شوند، کردهایی که در این کوهها به داد و ستد مشغولند به رسمیت شناخته نمی شوند و آنها نیز مرز ساختگی را برسمیت نمی شناسند. کردستان که بین کشورهای منطقه تقسیم شده برای کردها کردستان است و بس.
لازم به یاد آوریست که کردستان در زمانهای دور همه جزو خاک ایران بوده است و کردها از بنیانگذاران ایران بوده اند. در زمان حملۀ اعراب بیشترین مقاومت را کرده اند و بیشترین کشته را داده اند به کمک سایر استانهای دیگر تا اهواز و هرمزگان شتافته اند. در زمان حملۀ مغولها از طرف دریای سیاه مورد هجوم ترکان قرار گرفته اند و بسیاری از سر زمینهای آنها در اختیار ترکها قرار گرفت که امروزه ترکیه نامیده می شود و کردها کمترین حق شهروندی را دارند و آنها را بعنوان ترک کوهی می نامند.
برای دیدن فیلمی از این دست می توانید از فیلم زمانی برای مستی اسبها یا به انگلیسی
Time for Drunken Horses
که در بلاک باستر یافت می شود، دیدن کنید. این فیلم ساختۀ بهمن قبادی از فیلمسازان نامی کرد است که برندۀ چندین جایزۀ جهانی شده است.
در پایان امیدواریم که هر چه زودتر ایران بدست توانای ایرانیان اعم از کرد، فارس، آزری، بلوچ، لر، بختیاری، سیستانی، خراسانی، مازندرانی، گیلکی و همۀ اقوام آریایی آزاد شود و ستمهای قومی، ملی، مذهبی و ایده ایی در سایۀ یک پادشاهی (نه سلطنت) براستی ایرانی از آریا بوم ما برای همیشه رخت بر بندد.
پاینده ایران با همه ی اقوام و ملیتهای گوناگون آریایی، کوبنده تندر، برقرار باد آئین ریشه ایی