امام صادق:
«ما از تبار قریش هستیم و هواخواهان ما عرب و دشمنان ما عجم ها(فارسها) هستند. روشن است که هر عربی از هر عجمی بهتر و بالاتر؛ و هر عجمی از دشمنان ما هم بدتر است؛ عجمها را باید دستگیر کرد و به مدینه آورد؛ زنانشان را به فروش رسانید و مردانشان را به بردگی و غلامی اعراب گماشت.
(منبع: سفینه البحار و مدینه الحکم و الاثار ؛ صفحه ۱۶۴، نویسنده: شیخ عباس قمی)»
ممکنه عده ای ادعا کنند که این حدیث سند ضعیفی داره و صحیح نیست، اگر اینطوره پس چرا شیخ عباس قمی این حدیث رو در کتابش نقل کرده؟ یعنی شما بهتر از این عالم بزرگ شیعه میفهمید؟! بخشی از زندگینامه شیخ عباس قمی:
«شیخ عباس قمی پس از فراگیری بخشی از علوم دینی مقدمات و سطح در نزد علمای عصر خویش، در حوزه علمیه قم سرانجام در سال ۱۳۱۶ ه.ق برای تکمیل تحصیلات در سطوح عالی فقه و اصول به حوزه علمیه نجف رهسپار شد و چون در علوم نقلی بویژه حدیث استعداد درخشانی داشت از فقیه و محدثبزرگ آن عصر حسین بن محمدتقی طبرسی معروف به محدث نوری بیشتر کسب فیض کرد.»
یعنی این آقا تخصصش همین چیزی بوده که بعضیها میخوان زیر سوال ببرن!
درباره کتاب مورد بحث هم در زندگینامش گفته شده:
«در سال ۱۳۴۰ ه.ق (۱۳۰۰ ه.ش) برای تدریس به حوزه علمیه کهن قم فراخوانده شد و در همین ایام یعنی سال ۱۳۴۴ ه.ق، مهمترین کتاب حدیثی ایشان یعنی سفینه البحار و مدینه الحکم و الاثار – که فهرست موضوعی تفصیلی برای احادیث کتاب عظیم و بیش از صد جلدی بحار الانوار تالیف علامه مجلسی است – پس از سالها تلاش شبانه روزی مولف در دسترس علاقمندان قرار گرفت و به این ترتیب می توان گفت او به کتاب عظیم بحار الانوار حیات مجدد بخشید و مبلغان را در دفاع از اسلام به سلاحی کاری مجهز نمود. شیخ عباس قمی در این کتاب علاوه بر فهرست احادیث و آیات قرآن، گاه به بیان مطالب مهم و تحقیقات ژرفی نیز اهتمام ورزیده و علاوه بر این شرح حال مختصری از مشاهیر و بزرگان علمای شیعه و سنی و حتی برخی از شعرا و ادیبان را نیز ضمیمه کرده است. اما البته مزیت اساسی این کتاب آن است که مولف، همه آداب ظاهری و باطنی نقل حدیث را از قبیل پاکیزیگی ظاهر و باطن و خلوص نیت و پرهیز از اغراض مادی رعایت نموده است.»
یعنی شما از استاد حوزه علمیه قم بیشتر می فهمید که سندیت حدیث رو زیر سوال میبرید؟؟؟ یعنی ایشون این همه روی این کتاب زحمت کشیده اما حدیثاش دروغه؟؟؟
تصویری از صفحه کتاب حاوی این حدیث: